پليسي‌گري چند فرهنگي: جلوه‌اي از تقابل رويكردهاي امنيت‌گرايانه و حقوق شهروندي

Multicultural Policing: An Effect of Contrast between Security-oriented Approaches and Citizenship Rights

افزايش تعاملات اجتماعي، رشد آمار مهاجرت و پديده جهاني شدن، ضمن قرار دادن فرهنگهاي مختلف در كنار يكديگر، عاملي جهت تفكيك افراد به گروههاي اكثريت و اقليت شدهاست. موقعيت اقليتها، در نظام عدالت كيفري، به طور عام و در فرايندهاي پليسي به عنوان صف نخست نظام عدالت كيفري، به طور خاص، از اهميت بالايي برخوردار است. يافتههاي پژوهشهاي انجام شده در اين حوزه نشان ميدهد كه رفتار نيروهاي پليس با اقليتهاي فرهنگي، تبعيضآميز است و اين گروه، آماج خشونتها و مداخلههاي پليسي قرار ميگيرد. اين در حالي است كه كثرتگرايي فرهنگي، توجه به هنجارهاي فرهنگي را در رويههاي پليسي توصيه ميكند. مسيله اصلي پژوهش حاضر اين است كه: تاثير مباني نظري كثرتگرايي فرهنگي بر نظام پليس چيست؟ و الگوي راهبردي وظايف و خدمات پليس در جوامع چندفرهنگي از چه مسيري محقق ميشود؟ براي دست-يابي به اين هدف، با شناسايي مباني نظري كثرتگرايي فرهنگي، وظايف و خدمات پليس را در جوامع چندفرهنگي، در پرتو رهيافتهاي گفتمان چندگانگي فرهنگي بررسي كرديم. تحقيق حاضر با توجه به اهداف آن از نظر نوع تحقيق كاربردي و از منظر شيوه گرداوري دادهها، توصيفي- تحليلي و از نوع كيفي است. بر اساس يافتههاي اين پژوهش، تحقق الگوي دانشبنيان و حقوق بشريِ پليسيگري در جوامع چندفرهنگي، از يكسو، منوط به توجه به هنجارهاي فرهنگي تمامي گروههاي فرهنگي در مرحله كشف و ثبت جرم و از سوي ديگر، رعايت اصل رفتار برابر، منع سو استفاده از قدرت و پليسيگري افراطي در قبال اقليتهاي فرهنگي است. با وجود اين، برخي رويكردهاي امنيت‌گرايانه در خصوص گروه‌هاي اقليت و غيرخودي دانستن آنها در سامانه‌هاي مختلف نهادهاي كيفري موجب‌ مي‌شود تا رويكردهاي پليسي‌گري چندفرهنگي در اين فرايندها نقض شود.