كاربرد الگوي مقداري در همسازي معماري و سازه

از دیرباز تا گذشته نه چندان دور، دانش ساختمان و فنون مربوط، این امكان را در اختیار قرار می داد كه ساخت بنا به گونه ای یكپارچه آغاز شده، و به پیش رود. اما امروز این مهم با دشواری های بسیاری رو به رو است. پیچیدگی و گستردگی داده های طراحی موجب می شود كه برخلاف گذشته كنترل تمامی بخش های طراحی از دستان طراح خارج شده، و روند طراحی به بخش هایی تقسیم شود كه هر كدام جداگانه پیش برده می شوند. چند بخشی شدن طراحی اگرچه سرعت و دقت را افزایش داده، اما یكپارچگی نتیجه حاصل را نیز تحت الشعاع قرار داده است. در این میان، یكی از زمینه های مهمی كه آسیب دیده، هماهنگی معماری و سازه است. پژوهشگران به ارائه راهكارهای متعددی در این زمینه پرداخته اند. در دهه اخیر روش های مقداری به عنوان ابزاری رو به رشد در اختیار طراحان قرار گرفته، امكاناتی را فراهم آورده است كه می تواند یاری رسان توسعه دانش و مهارت طراحی معماری باشد. ماهیت روش های مقداری برقراری رابطه یكپارچه میان داده های مسئله است. به این ترتیب این روش به عنوان ابزاری در دستان معمار قرار می گیرد تا از این طریق به دغدغه خلق اثری یكپارچه، چنانكه پیش از پیشرفت های دنیای مدرن فراهم بود، پاسخ گوید. الگوی پیشنهادی مقاله مبتنی بر تهیه مدل مقداری از طریق چارچوب FBS (پیشنهادی جان جیرو)، و وارد كردن داده های سازه ای از آغاز فرآیند طراحی معماری است. در مقاله ضمن تعریف همسازی، بیان اهمیت همسازی معماری و سازه، و مفاهیم و قابلیت های آن در این زمینه، یك الگوی مقداری به صورت نمونه، جهت ایجاد همسازی تبیین شده است.