الگوي سخنراني كارگزاران سياست خارجي ايالات متحده آمريكا طي سال‌هاي 2009-2001

A Pattern on Speeches Delivered by Officials of U.S. Foreign Policy During 2001-2009

كارگزاران سياست خارجي كساني هستند كه از قدرت و توانايي تصميم‌گيري، از‌نظر قانوني يا كاريزماتيك برخوردارند. همچنين ادبيات و سخنراني مقامات رسمي دولت‌ها جزو مواضع رسمي سياست خارجي و تبيين‌كننده سياست‌هاي رسمي آنها محسوب مي‌شود ازاين‌رو نوشتار حاضر تلاش دارد با بهره‌گيري از روش تحليل محتوا به بررسي متون سخنراني آنها در جهت شناسايي الگوي حاكم و مستتر بپردازد. به‌عبارت‌ديگر، با شناسايي و شمارش شاخصه‌هاي مقوله تحت بررسي در متن هر سخنراني مي‌توان الگوي آن را شناسايي كرد. مفروض اين پژوهش با هدف كشف و توصيف شواهدي بر سخنراني‌هاي مقامات و كارگزاران سياست خارجي آمريكا، بر اين امر دلالت مي‌كند كه الگوي سياست خارجي آمريكا در راستاي تامين منافع و امنيت ملي آن كشور طراحي و اجرا مي‌شود لذا، از حقوق بشر در راستاي مهار كشورهاي مخالف و ابزاري در جهت تامين هرچه بهتر اهداف خود بهره مي‌گيرد. اين پژوهش در پي آن است كه با توجه به تاكيدات روز‌افزون بر مقوله حقوق بشر و انتقادهايي كه در اين حوزه به ديگر كشورها به‌خصوص از‌سوي آمريكا مي‌شود، روشن سازد كه مقوله حقوق بشر ابزاري از‌سوي مقامات آمريكايي براي تامين امنيت و منافع ملي در سياست خارجي آن كشور مورد تاكيد و كاربست قرار مي‎گيرد. از‌اين‌رو است كه بعد از 11 سپتامبر مباحث امنيت، تروريسم و جنگ نقش پر‌رنگ‎تري را در سياست خارجي ايالات متحده ايفا مي‌كند كه همين مسيله سياست حقوق بشري آن را درگير مي‎سازد. به‌عبارتي در بستر سياست خارجي امنيت‌گرا، سياست حقوق بشري آن شكل مي‌گيرد و معادله به نفع امنيت به ثمر مي‌رسد.

Foreign policy elites are those who has ability to take decision according to law and charismatically. Speeches and literature delivered by officials of U.S. foreign policy are considered as parts of official foreign policy. Therefore, drawing on content analysis methodology, this paper tries to identify the dominated and implicit pattern in U.S. official literature. In other words, by counting the indexes within each speech text, pattern in U.S. Official literature will be discovered. Thus, U.S. utilizes human rights as an instrument for achieving its goals and containing its adversaries. The findings of this paper show that following 11th Septemer, some issues such as war, security, and terrorism play more prominent role in promoting U.S. foreign policy, involving U.S. policy on human rights. In other word, U.S. advances its Security-oriented foreign policy whitin a human-rights context.