عنوان مقاله :
تبيين جامعه شناختي رابطه سرمايه اجتماعي/ فرهنگي و اثربخشي آموزشي معلمان (مطالعه موردي: دبيران دبيرستانهاي شهر سنندج)
عنوان به زبان ديگر :
The sociological explanation of the relationship between the educational efficacies of teachers and their social/cultural capital
پديد آورندگان :
محمدي، جمال نويسنده دانشگاه كردستان,ايران Mohammadi, Jamal , محمدي، فردين نويسنده ايران Mohammadi, Fardin , سليمان زاده، زهرا نويسنده دانشگاه تهران,ايران Soleimanzadeh, Zahrasadat
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1391
كليدواژه :
اثربخشي آموزشي , سرمايۀ اجتماعي , ميدان آموزشي , همياري اجتماعي , اعتماد اجتماعي , شبكۀ روابط اجتماعي , هبيتاس فرهنگي , سرمايۀ فرهنگي
چكيده فارسي :
پژوهش حاضر تلاشي است براي تبيين رابطۀ اثربخشي آموزشي معلمان با سرمايۀ اجتماعي/فرهنگي آنان. بهبيانديگر، اين پژوهش قصد دارد پديدۀ اثربخشي آموزشي را در ارتباط با متغيرهاي اجتماعي و بهمثابه امري اجتماعي مطالعه كند. لذا پرسشهاي محوري آن، حول اين مسئلۀ اصلي صورتبندي شدهاند كه تعامل بين فضاي اجتماعي و ميدان آموزشي چگونه است و معلمان چگونه بهتناسب سرمايۀ اجتماعي (اعتماد اجتماعي، هنجارهاي همياري و شبكههاي روابط اجتماعي) و سرمايۀ فرهنگيشان (تجسميافته و عينيتيافته و نهاديشده)، در ميدان آموزشي ايفاي نقش ميكنند. چارچوب مفهومي و نظري پژوهش، از نظريههاي بورديو و كلمن و پاتنام استخراج شده است. جامعۀ آماري تحقيق شامل دبيران مقطع متوسطۀ آموزشوپرورش ناحيۀ ۱ و ۲ شهر سنندج، در سال تحصيلي ۸۹۹۰ بود كه كلاً ۱۲۶۲ نفر بودند و با استفاده از فرمول كوكران و روش نمونهگيري طبقهاي نسبي، ۳۰۰ نفر از آنها انتخاب شدند. يافتههاي پژوهش حاكياز آن است كه از ميان تمام شاخصهاي هر دو متغير سرمايۀ اجتماعي و فرهنگي، شاخص همياري اجتماعي داراي بيشترين ضريب همبستگي و ضريب تعيين با اثربخشي آموزشي معلمان است. درخصوص رابطۀ اثربخشي آموزشي با شاخصهاي سرمايۀ فرهنگي، نتايج نشان ميدهد كه با توجه به مقادير ضريب همبستگي، از ميان اين شاخصها، شاخص «هبيتاس فرهنگي» داراي بيشترين ضريب همبستگي با اثربخشي آموزشي است و بعد از آن، شاخص سرمايۀ فرهنگي نهادي قرار دارد. نتايج تحقيق در كل گوياي آن است كه در ميدان آموزشي، معلماني كه داراي سرمايۀ فرهنگي و اجتماعي بيشتري هستند، اثربخشي آموزشي بيشتري نيز دارند. درنتيجه براي دستيابي به اثربخشي آموزشي، فقط توجه به ويژگيهاي فردي (مهارت، دانش، تواناييها و استعدادها) كافي نيست؛ بلكه تلاش براي تغيير و بهبود وضعيتهاي عيني اجتماعي و فرهنگي نيز ضرورت دارد.
چكيده لاتين :
his research is an attempt to explain the relationship between the educational efficacies of teachers and their social/cultural capital. In other words, the research aims to study the phenomena of educational efficacies as the social and in relation with some social variables. Therefore, its main questions are formulated around the problematic of the nature of interaction between social space and educational field: how do teachers act and play their roles according to their social and cultural capital in educational field? The theoretical framework is based on Bourdieu, Putnam and Coleman social theory. The population includes high school teachers of Sanandaj in 13891390 that are about 1262. The sle is selected via stratified relative sling which is about 300. The findings show that the main index of social and cultural capital which has meaningful relationship with educational efficacies is social corroboration. Moreover, cultural habitus and institutionalized cultural capital has also most meaningful relationship with educational efficacies. We can generally claim that the teachers who own a high degree of social and cultural capital have also a high degree of educational efficacies.
عنوان نشريه :
مطالعات جامعه شناختي
عنوان نشريه :
مطالعات جامعه شناختي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان