مقايسه ذخيره كربن خاك در دو تيپ گياهي Stipa barbata و Salsola rigida در منطقه اخترآباد شهريار

Comparing soil carbon reservation in Stipa barbata and Salsola rigida types in Akhtar Abad of Shahr e Yar

مراتع در حدود نيمي از خشكي هاي جهان را تشكيل مي دهد و حاوي بيش از يك سوم ذخاير كربن زيست كره خاكي مي باشد. در نتيجه، اين اراضي قابليت زيادي براي ترسيب كربن دارند. در اين مطالعه مقدار ذخيره كربن در خاك دو تيپ مرتعي علفي و بوته اي در منطقه اخترآباد شهريار بررسي شد. به منظور انجام تحقيق، دو تيپ تقريبأ خالص بوته اي (Salsola rigida) و علفي (Stipa barbata) كه از لحاظ خصوصيات توپوگرافي (شيب، جهت و ارتفاع) و اقليمي (بارش، تبخير و تعرق و باد) شرايط مشابهي داشتند، انتخاب شد. منطقه اي نيز به عنوان تيمار شاهد (فاقد گونه هاي مورد مطالعه) در نظر گرفته شد. سپس به صورت تصادفي اقدام به حفر 15 پروفيل در دو تيپ مورد مطالعه و نيز منطقه شاهد گرديد. نمونه برداري در هر پروفيل در تيپ ها بر اساس عمق ريشه دواني، از عمق 0 30 سانتي متري انجام شد. نتايج نشان داد كه تمام خصوصيات فيزيكوشيميايي (بجز آهك و فسفر) خاك رويشگاه S.rigida، S.barbata و منطقه شاهد از لحاظ آماري داراي اختلاف معني دار مي باشند. مقدار كربن آلي خاك در تيپ گياهي S.rigida (25/33 تن در هكتار) بيشتر از خاك تيپ گياهي S.barbata (48/30 تن در هكتار) و آن هم بيشتر از خاك منطقه شاهد (52/25 تن در هكتار) به دست آمد. اختلاف بين كربن خاك در تيپ سالسولا و استيپا و همچنين استيپا و شاهد معني دار نبود اما بين سالسولا و شاهد از لحاظ آماري تفاوت معني داري وجود داشت. بر اساس نتايج اين تحقيق مشخص شد كه علفزارها هم مانند بوته زارها قابليت بالايي در ترسيب كربن دارند.

Abstract Climate change and increase of global warming is one of the most important challenges in sustainable development, which is due to increase of concentration of greenhouse gasses and CO2 in atmosphere. Rangelands have approximately half of the worlds land area and store over third of terrestrial biosphere carbon. Therefore they have a large potential to sequester carbon. In this order, considered the percent of carbon accumulation in two vegetation types (Stipa barbata and Salsola rigida) in Akhtar Abad of Shahre yar in Tehran province. Content and distribution of aboveground, underground biomass, litter and soil carbon was determined. Sling of plant and soil performed using Random systematic method and sles transported to laboratory. Soil sles were taken from depth of 0 30 in 15 profiles. Results showed that all of soil properties except to lime and P were significantly different in Stipa barbata and Salsola rigida types. Organic carbon amount in S.rigida soil (33.25 t/ha) was more than organic carbon in S. barbata soil (30.48 t/ha). Control soil organic carbon was smaller than both types (25.52 t/ha). Despite the mentioned amounts of soil carbon, there was no significant difference between S.barbata and S. rigida soils carbon storage. Also no significant difference was observed between control area soil and S. barbata soil carbon accumulation while carbon storage of control and S. salsola soils was significantly different.