عنوان مقاله :
نارضايتي اقتصادي و جنبشهاي معاصر خاورميانه براساس نظريۀ محروميت نسبي
عنوان به زبان ديگر :
Economic Dissatisfaction and Middle East Contemporary Movements Based on Relative Deprivation Theory
پديد آورندگان :
مسعودنيا، حسين نويسنده گروه علوم سياسي,دانشگاه اصفهان,ايران Masoudniya, Hossein , هوشيارمنش، مريم نويسنده دانشگاه اصفهان,ايران Hoshyarmanesh,, M , قارداشي، سميه نويسنده دانشگاه اصفهان.,ايران Ghardashi,, S
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1394 شماره 7
كليدواژه :
جنبش , طبقۀ متوسط , توسعۀ نامتوازن , محروميت نسبي
چكيده فارسي :
اتخاذ سياستهاي باز اقتصادي و محدوديتهاي سياسي، همزمان با توسعه و گسترش شبكههاي ارتباطي بينالمللي زمينۀ مساعدي را فراهم كرد تا جوانان عرب كه نوعي محروميت نسبي را در حوزههاي مختلف سياسي و اقتصادي و اجتماعي حس ميكردند، خشم و اعتراض خود را از طريق جنبشهاي انقلابي بهنمايش بگذارند. اين خروش و خيزش انقلابي بهتدريج به ساير كشورهاي عرب نيز كشيده شد و باتوجهبه ساختار غيردموكراتيك موجبات نگراني سردمداران عرب را فرهم نمود؛ بهگونهاي كه با نگراني بهدنبال اتخاذ سياستهايي جهت رفع بيكاري و فساد و فقر برآمدند. مقالۀ حاضر، به بررسي دلايل اقتصادي انقلاب مصر و تونس ميپردازد. سؤال اصلي اين مقاله آن است كه دليل وقوع جنبشهاي اخير در اين دو كشور چه بوده است؟ با اين فرض كه دلايل اقتصادي بهويژه فقر و بيكاري در ميان طبقۀ متوسط موجب اصلي انقلاب بوده است. اين مقاله با استفاده از نظريۀ محروميت نسبي رابرت گار به بررسي نقش سياستهاي اقتصادي دولتهاي بنعلي و مبارك در ايجاد طبقۀ متوسط جديد و بالارفتن سطح محروميت نسبي در اين كشورها ميپردازد كه درنهايت به جنبشهاي انقلابي سالهاي 2010 و 2011 منجر گرديد.
چكيده لاتين :
Adopting open economic policies and political limitations coincided with development of international communication networks paved the road for Arab young generation who feel relative political, social and economic deprivation to show their anger through revolutionary movements. Such movements gradually moved to the other Arab countries and made Arab authorities worried with regards to their nondemocratic structures as they started to try to remove unemployment, corruption, and poverty. This paper surveys economic causes of revolutions in Egypt and Tunisia. The main question is that what are the causes of recent movements in these two countries? Assuming that economic factors such as poverty and unemployment among the middle class were the causes of revolutions in the mentioned countries, this paper uses Robert Gurr’s relative deprivation theory to study the role of Ben Ali and Mubarak’s governments economic policies in creation of new middle class and raise of relative deprivation leading to the revolutions in 2011 and 2012.
عنوان نشريه :
جامعه شناسي سياسي جهان اسلام
عنوان نشريه :
جامعه شناسي سياسي جهان اسلام
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 7 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان