بررسي تاثير تكنيك جريان مخالف در پيشگيري از سردرد پس از پارگي دورآ در جراحي سزارين تخت تحت بيهوشي اسپاينال

evaluation of the "Reverse flow" Technique in Prevention of Post Dural Puncture Headache in cesarean section Under spinal Anesthesia

هدف: سردرد پس از پارگي دورا عارضه نسبتاً شايع بعد از بيهوشي اسپاينال و اپيدورال، ميلوگرافي و لومبار پانكچر مي‌باشد. هدف از مطالعه حاضر تعيين تاثير تكنيك جريان مخالف در پيشگيري از سردرد پس از پارگي دورا در جراحي سزارين تحت بيهوشي اسپاينال مي‌باشد. روش كار: در اين مطالعه كارآزمايي باليني تصادفي ساده يك سو كور، بيماران به دو گروه مداخله و كنترل تقسيم شدند. هر گروه شامل 120 بيمار بود. در گروه مداخله 3 سي سي ماركايين 5/0 درصد با 1 سي سي فنتانيل تركيب شد كه 3 سي سي آن با سوزن اسپاينال كويينكه شماره 24 در فضاي ساب آراكنوييد تزريق و همزمان با عقب كشيدن سوزن 1 سي سي از دارو در مسير تزريق گرديد. در گروه كنترل فقط 3 سي سي از اين تركيب در فضاي ساب آراكنوييد تزريق شد و هنگام عقب كشيدن سوزن دارو در مسير تزريق نشد. سپس در فواصل 6، 12، 18، 24، 48 و 72 ساعت پس از عمل از بيماران در خصوص ايجاد سردرد سوال شد و در صورت سردرد شدت آن با مقياس سنجش عددي ارزيابي گردد. در نهايت اطلاعات به دست آمده توسط نرم افزار SPSS و با آزمونهاي آماري تي، من ويتني و مجذوركاي تجزيه و تحليل شدند. يافته‌ها: فراواني رخداد سردرد در گروه مداخله 5/2 درصد و در گروه كنترل 2/9 درصد بود (028/0 = P). ميانگين شدت سردرد در گروه مداخله 21/3 ± 66/5 و در گروه كنترل 89/2 ± 18/5 آناليز شد (1 = P). ميانگين سني گروه كنترل 95/5 ± 26/29 و گروه مورد 58/5 ± 89/27 بود (066/0 = P). ميانگين سن افراد مبتلا به سردرد در گروه مداخله 05/3 ± 66/24 و در گروه كنترل 54/6 ± 72/29 آناليز گرديد (23/0 = P). اين مطالعه نشان داد افراد مبتلا به سردرد در مقايسه با بقيه بيماران در هر دو گروه جوانتر بودند. زمان آغاز سردرد در گروه كنترل زودتر رخ داد. نتيجه گيري: نتايج مطالعه حاضر نشان داد در گروهي كه تكنيك جريان مخالف استفاده نشده بود بروز سردرد پس از پارگي دورا 7/3 برابر نسبت به گروه مورد بود كه از اين نظر بين دوگروه اختلاف معنادار آماري وجود داشت.

Introduction: Post Dural Puncture Headache (PDPH) is a relatively common complication aftr spinal or epidural anesthesia, myelography and lumbar puncture. Despite numerous studies that have identifid many therapies, debate and survey continues on the best technique to prevent this complication. Threfore, the purpose of this study was to evaluate the ʹʹReverse Flow" technique in prevention of headache aftr dural puncture in cesarean section under spinal anesthesia. Methods: In this single blind, simple randomized clinical trial, patients were divided to two groups: intervention and control. Each group constituted of 120 patients. In the intervention group we mixed 3 mL Marcaine 0.5% with 1 cc fentanyl and injected 3 mL of this mixture into subarachnoid space by 24-gauge quincke spinal needle then simultaneously with injection of 1mL of this mixture, the needle was withdrawn. In the control group only 3 mL of this was mixture was injected into subarachnoid space and we had no injection while needle withdrawing. Thn we evaluated headache at 6, 12, 18, 24, 48 and 72 hours aftr the operation and if patients had headache we determined severity of pain with the Numerical Rating Scale. Results: Incidence of headache in the intervention group was 2.5% and 9.2% in the control group (P = 0.028). Th average severity of headache was 5.66 ± 3.21 in the intervention group and 5.18 ± 2.89 in the control group (P = 1). Th mean age was 29.26 ± 5.95 in the control group and 27.89 ± 5.58 in the intervention group (P = 0.066). Th mean age in patients, who suffred from headache, was 24.66 ± 3.05 in the intervention group and 29.72 ± 6.54 in the control group (P = 0.23). Patients who complained of headaches were younger than others. conclusions: Ths study indicated that use of "Reverse Flow" technique in cesarean section under spinal anesthesia reduces PDPH. Th incidence of PDPH in patients, who have not received this technique, was 3/7 times more than patients, who have received this technique. Also the onset of headache in the control group happened earlier than in the case group.