تعيين بهترين مدل هاي برآورد نفوذ در كاربري هاي مختلف، به منظور مديريت بهينه حوزه هاي آبخيز (مطالعه موردي: حوزه آبخيز كاكاشرف، استان لرستان)

فرآيند نفوذ آب به خاك، يكي از مهم­ترين اجزاي چرخه هيدرولوژي است. از سوي ديگر، اندازه­گيري آن دشوار، زمان­بر و پرهزينه مي­باشد. مدل­هاي نفوذپذيري، نقش مهمي را در مديريت منابع آب به عهده دارند. بنابراين، انواع مختلفي از اين مدل­ها، با درجات مختلفي از پيچيدگي، براي رسيدن به اين هدف، توسعه يافته­اند. بدين منظور اين تحقيق با هدف تعيين بهترين مدل برآورد نفوذ در كاربري­هاي مرتع، جنگل و زراعت، در حوزه آبخيز كاكاشرف واقع در استان لرستان، انجام شد. در اين پژوهش، اندازه­گيري نفوذ با استفاده از روش استوانه­هاي مضاعف صورت گرفته و مدل­هاي فيليپ، هورتون، گرين- آمپت، كوستياكوف و سازمان حفاظت خاك آمريكا (SCS)، نيز براي تخمين نفوذ مورد ارزيابي قرار گرفتند. نتايج حاصل از اين تحقيق نشان داد كه در كاربري مرتع، تمام پارامترهاي نفوذ (نفوذ تجمعي، سرعت نفوذ نهايي، متوسط سرعت نفوذ و زمان تا لحظه تثبيت نفوذ)، كم­تر از كاربري­هاي جنگل و زراعت، بوده است. همچنين در مورد مقايسه مدل­ها، در كاربري مرتع، مدل سازمان حفاظت خاك آمريكا، با ضريب كارايي نش- ساتكليف 910/0 و ضريب تبيين 915/0 و در كاربري­هاي جنگل و زراعت، مدل فيليپ با ضريب كارايي نش به ترتيب 850/0 و 784/0، به عنوان برترين مدل­ها در هرسه كاربري و نيز مدل هورتون، ضعيف­ترين مدل در هر سه كاربري انتخاب شد.