عملكرد افراد مبتلا به مالتيپل اسكلروزيس در تست‌هاي تعادلي به دنبال كينزيوتيپينگ تسهيلي و مهاري عضله گاستروكنميوس: مطالعه تصادفي يك سويه كور مقدماتي

Function of Subjects Suffering from Multiple Sclerosis in Balance Tests Following Facilitatory and Inhibitory Kinesiotaping of Gastrocnemius Muscle: Randomized Single-Blind Trial (Pilot Study)

مقدمه: مالتيپل اسكلروزيس (Multiple sclerosis يا MS) بيماري از بين برنده ميلين سيستم اعصاب مركزي مي‌باشد كه در ايران به صورت قابل توجهي رو به افزايش است. مشكلات ايجاد شده در سيستم عصبي به همراه آسيب سيستم حسي، منجر به اختلالات تعادلي، زمين خوردن و شكستگي مي‌شود. كينزيوتيپينگ يكي از روش‌هاي فيزيوتراپي به شمار مي‌رود كه اثر آن بر روي تعادل در گروه‌هاي مختلف بررسي شده است. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسي تاثير فوري كينزيوتيپينگ مهاري و تسهيلي بر روي تعادل افراد مبتلا به مالتيپل اسكلروزيس بود. مواد و روش‌ها: در اين تحقيق يك سوكور، داوطلبان داراي معيارهاي شركت در مطالعه به صورت تصادفي به دو گروه تقسيم شدند. يك گروه، كينزيوتيپينگ تسهيلي و گروه ديگر، كينزيوتيپينگ مهاري را براي عضلات گاستروكنميوس دريافت كردند. قبل و 30 دقيقه بعد از چسباندن تيپ، آزمون‌هاي تعادلي برخاستن و راه رفتن (Timed Up and Go يا TUG) و دسترسي عملكردي (Functional reach) انجام گرفت. محقق ارزيابي كننده تعادل، نسبت به روش چسباندن تيپ ناآگاه بود. يافته‌ها: تجزيه و تحليل درون گروهي با استفاده از آزمون Paired t قبل و بعد از درمان، تفاوت معني‌داري را در نتايج آزمون‌هاي TUG (001/0 > P) و دسترسي عملكردي (001/0 > P) در گروه تيپ مهاري (001/0 > P) و تيپ تسهيلي (020/0 = P) نشان داد. در مقايسه بين دو گروه نيز از آزمون Independent t قبل و بعد از درمان استفاده گرديد كه تفاوت معني‌داري بين دو گروه مشاهده نشد (050/0 < P). نتيجه‎گيري: به نظر مي‌رسد كه استفاده از كنزيوتيپينگ عضله گاستروكنميوس به هر دو روش مهاري و تسهيلي، باعث بهبود فوري تعادل افراد مبتلا به مالتيپل اسكلروزيس مي‌شود.

Introduction: Multiple sclerosis is a demyelinating disease of the central nervous system. Iran is considered to have a high prevalence of multiple sclerosis. Its consequences are balance deficiency, falling and fracture. Studies have shown that kinesiotaping promotes balance in patients with neurologic disorders. The aim of this study was to evaluate the immediate effect of kinesiotaping in patients with multiple sclerosis. Materials and Methods: ‎The participants were randomly assigned into two groups. One group received facilitation kinesiotaping technique and the other group received inhibition techniques on gastrocnemius. The balance was evaluated using Time Up and Go and functional reach tests before and 30 minutes after taping. The assessor was blind to the method of taping. Results: Within group analyses with paired t-test showed significant improvement in Timed Up And Go and functional reach records following taping in both groups. However, analysis showed no significant difference between the two experimental groups. Conclusion: The results of present study showed that both facilitation and inhibition kinesiotaping technique of gastrocnemius muscle may immediately improve the dynamic balance in patients with multiple sclerosis.