تبيين جامعه شناختي مدگرايي در بين جوانان شهر يزد

Sociological Analysis of Fashionism among the Youth of Yazd City

مدگرايي يكي از مهم‌ترين پديده هاي اجتماعي مدرن است كه هم زاده تحولات فرهنگي و اجتماعي معاصر و هم ريشه بروز بسياري از تغييرات فرهنگي به شمار مي آيد. هدف اين تحقيق، بررسي مدگرايي جوانان در يك رويكرد جامعه شناختي است. مبناي نظري براي طرح فرضيه چندمتغيره، نظريات بورديو، گيدنز، بلاو، تاجفل و ترنر است و فرضيه پژوهش در قالب يك مدل ساختاري و چندمتغيره طرح شده است. مطالعه به روش پيمايشي، با نمونه گيري خوشه اي چندمرحله اي با حجم 400 نفر در ميان جوانان 15 تا 29 ساله شهر يزد با استفاده از پرسشنامه انجام شد. نتايج نشان داد ميانگين شاخص كلي مدگرايي پايين تر از متوسط است. بيشترين تاثيرات بر مدگرايي به ترتيب ناشي از مدگرايي خانواده، منش، همنوايي اجتماعي، دينداري و دلبستگي به خانواده است. برآورد شاخص هاي كلي برازش و همچنين ضرايب ساختاري و اندازه گيري، كليت مدل طرح شده را تاييد مي كند.- هرچند برخي اصلاحات در آن مي تواند به بهبود مدل در مطالعات آينده كمك كند

Fashionism is an important social phenomena of modern societies that resulted from contemporary socio-cultural evolutions and simultaneously lead to cultural and social changes. The aim of this research was to a sociological analysis of fashionism among the youth of Yazd city. Theoretical frame was based on a multivariate hypothesis Bourdieu , Giddens , Blaw, Tajfel and Turner theories. In addition، the empirical literature has had a role in entering some variables into the model. The research method is survey in which 400 of youth of Yazd were selected based on a multi-stage cluster sampling method and data gathered by a questionnaire. The results showed that fashionism is under scale. Family fashionism, Habitus, social conformity, religiosity and attachment to family was more influencial variables on youth fashionism. The estimation of the global goodness-of-fit indices and the structural and measurement coefficients totally confirmed the model, although there are some recommendations for modification of the hypothesized model. Keywords: Fashionism, Youth, Family, Religiosity and Habitus