الگوي مناسب خط مشي گذاري حكومتهاي اسلامي مبتني بر آيندۀ موعود

خط مشي گذاري اساسي ترين جلوۀ وجودي حكومتها در عرصۀ تصميم گيري است. به دليل دامنۀ فراگيري خط مشي ها، هر چقدر اين مهم با فطرت انساني و پوياييهاي محيطي سازگار تر باشد، كارامدي و اثربخشي آن بيشتر خواهد بود. هدف اين پژوهش دستيابي به الگوي نظري خط مشي گذاري در حكومتهاي اسلامي و معتقد به مهدويت است. براي دستيابي به اين هدف از رويكرد نظريه پردازي داده بنياد استفاده شد. ابزار اين تحقيق مصاحبه هاي ساختاريافته است. مشاركت كنندگان اين پژوهش، 18 تن از خبرگان و صاحبنظران شناخته شده و در دسترس از حوزه هاي تخصصي خط مشي گذاري، مهدويت، آينده پژوهي و مديريت اسلامي هستند كه به روش گلوله برفي نمونه گيري شده اند. با تجزيه ‌و تحليل داده‌هاي مصاحبه در پژوهش، چارچوب الگوي خط مشي گذاري حكومت اسلامي در راستاي آيندۀ موعود استخراج شد. در اين چارچوب، مقوله «خط مشي گذاري مهدوي» شامل خط مشي گذاري توحيدي (متعالي)، خط مشي گذاري كمالگرا، خط مشي گذاري خردسالار و خط مشي گذاري عدالت محور به عنوان مقوله محوري در نظريه فرايند خط‌مشي گذاري حكومت موعود در نظر گرفته شد. شاخص گذاري اين عوامل و مقوله هاي اين چارچوب، مي‌تواند به عنوان مبناي تجزيه ‌و تحليل خط‌ مشي ‌هاي فعلي كشورها و حكومتهاي اسلامي بويژه كشور ايران در افق جهاني مهدوي و عصر انتظار، مورد استفاده قرار گيرد. هم چنين مي توان از آن به عنوان الگويي مناسب به منظور خط مشي گذاري در حكومتهاي اسلامي با هدف تقرب به جامعۀ عدل مهدوي استفاده كرد.