پديد آورندگان :
مصباحي، مريم نويسنده گروه علوم اجتماعي و اقتصاد,دانشگاه پيام نور,ايران , , عباسزاده، عباس نويسنده دانشكده پرستاري و مامايي,گروه پرستاري داخلي و جراحي,دانشگاه علوم پژشكي شهيد بهشتي,ايران ,
چكيده فارسي :
اخلاق در آموزش عالي مفهومي چند بعدي است و منشاء اثر بخشي در آن ميباشد، به همين دليل مورد توجه بسياري از دانشگاهها قرار گرفته است. تنوع تحقيقات در زمينه اخلاق حرفهاي پژوهشگران و مسؤولين را با متغيرها و ابعاد بسياري در اين خصوص مواجه كرده، ولي به ندرت ديدگاهها و تجارب كاركنان در مورد عوامل اثرگذار بر اخلاق حرفهاي مورد بررسي و توصيف قرار گرفته است. لذا انجام پژوهشي كه با نگرشي جامع مؤلفههاي اخلاق حرفهاي، متغيرها و روابط آنها را روشن نمايد ضروري به نظر ميرسد. مقاله حاضر در دو بخش به اين مهم ميپردازد: بخش اول به تبيين مؤلفههاي مؤثر در اخلاق حرفهاي بر اساس تجارب، ديدگاهها و ادراكات اطلاعرسانهاي تاثيرگذار اختصاص دارد و بخش دوم با بهرهگيري از مدل سيستمي، رابطه بين متغيرهاي ارائه شده در نظام آموزش عالي را نشان ميدهد. اين پژوهش به روش كيفي گرندد تئوري در دانشگاههاي شهيد باهنر، علوم پزشكي، پيام نور و آزاد كرمان انجام شده است.روش اجرا: در اين پژوهش به تحليل محتواي مصاحبههاي 37 اطلاعرسان تأثيرگذار كه به شكل تئوريك و مورد مصاحبه عميق نيمهساختاري قرار گرفتند پرداخته شد. تحليل دادهها از طريق درون مايهاي و مقايسه مداوم همزمان با جمعآوري دادهها انجام گرفت و پس از غوطهوري و تحليل دادهها حدود 395 كد اوليه استخراج و نهايتاً تعامل نمادين بين عوامل مشخص شد.يافتهها: يافتههاي اين مطالعه مؤيد وجود 5 درون مايه سايهباني شامل: 1- عوامل اخلاق فردي (استانداردهاي اخلاق فردي، اعتقاد قلبي، خودكنترلي و وجدان) 2- عوامل مديريتي (نقش الگويي مديران، رفتار خيرخواهانه و مشاركت در تصميمگيري) 3- عوامل سازماني (گزينش و بكارگيري، برنامههاي راهبردي اخلاق و فرهنگ سازماني) 4- عوامل اخلاق شغلي (اخلاق آموزشي، اخلاق پژوهشي و اخلاق ارتباطي) 5- عوامل فرا سازماني (فرهنگ، شرايط سياسي، اعتماد عمومي و شرايط اقتصادي) و 17 درون مايه فرعي بود و در آخر روابط بين متغيرها از طريق مدل سيستمي كه فرايند اخلاق حرفهاي را تحت تأثير قرار ميدهد نشان داده شد.نتيجهگيري: نتايج اين تحقيق عوامل مؤثر بر اخلاق حرفهاي در آموزش عالي را مشخص مينمايد. نكته قابل توجه اينكه مشاركت كنندگان تأكيد زيادي بر درون مايههاي فردي مانند وجدان كاري و نظارت الهي داشتند. همچنين مشخص شد توجه به عوامل راهبردي، نهادينه سازي و اعتماد عمومي از اهميت ويژهاي برخوردار است.