عنوان مقاله :
اثر خستگي عملكردي بر ميزان زاويه پشت پاي افراد با ساختار پاي طبيعي و چرخيده به خارج
عنوان به زبان ديگر :
The Effects of Fatigue on Rear Foot Angle in Normal and Pronate Individuals
پديد آورندگان :
فرزانه، حسين نويسنده دانشكده تربيت بدني و علوم ورزشي,دانشگاه بيرجند,بيرجند,ايران Farzaneh, H , ايل بيگي، سعيد نويسنده دانشكده تربيت بدني و علوم ورزشي,دانشگاه بيرجند,بيرجند,ايران Ilbeigi, S , عنبريان، مهرداد نويسنده دانشكده تربيت بدني و علوم ورزشي,دانشگاه همدان,همدان,ايران Anbarian, M
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1395
كليدواژه :
خستگي , زاويه پشت پا , دويدن , پاي چرخيده به خارج , فاز اتكا
چكيده فارسي :
هدف: هدف از اين پژوهش، بررسي اثر خستگي ناشي از تمرين بر ميزان زاويه پشت پاي افراد با ساختار پاي طبيعي و چرخيده به خارج طي فاز اتكاي دويدن بود. روش بررسي: تعداد 24 نفر از دانشجويان پسر دانشگاه بيرجند (13 نفر با ساختار پاي طبيعي، 11 نفر با ساختار پاي چرخيده به خارج) بهصورت هدفمند و بر اساس شاخص افتادگي استخوان ناوي انتخاب، و پس از قرارگيري نشانگرهاي مورد نظر، اطلاعات دو بعدي زاويه پشت پاي آزمودنيها با سيستم آناليز حركت حين دويدن در سرعت 3/5 متر بر ثانيه براي مدت 15 دقيقه روي تردميل در حالت بدون استفاده از كفش در دو وضعيت با و بدون خستگي جمعآوري شد. بهمنظور تعيين ميزان خستگي از مقياس ميزان درك تلاش (Rating of Perceived Exertion) در حين دويدن استفاده شد. يافتهها: آزموني تي وابسته نشان داد كه بين ميزان زاويه پشت پاي افراد گروه با پاي طبيعي در قبل از خستگي (شروع پروتكل تمرين) و حين خستگي (انتهاي پروتكل تمرين)، بهجز در مرحله برخورد پاشنه با زمين (0/001=p)، در ديگر مراحل فاز اتكاي دويدن اختلاف معنيداري وجود ندارد. با وجود اين، بين ميزان زاويه پشت پاي افراد گروه با پاي چرخيده به خارج در قبل و حين خستگي در كليه مراحل فاز اتكاي دويدن افزايش معنيداري مشاهده شد (0/05p≤). نتيجهگيري: بر اساس نتايج اين پژوهش، خستگي عامل مؤثري در افزايش زاويه پشت پاي افراد با پاي چرخيده به خارج محسوب ميشود. بنابراين، توصيه ميشود ورزشكاران و دوندگان دچار اين عارضه بهمنظور كاهش آسيبديدگي به اين فاكتور توجه ويژهاي نمايند.
چكيده لاتين :
Purpose: The purpose of this study was to identify the effects of fatigue caused by exercise on rear foot angle (RFA) in normal and pronate subjects during the stance phase of running. Methods: Twentyfour male students from Birjand University (13 with normal foot, 11 with pronate foot) were selected based on navicular drop index. After the measuring RFA (according to Nigg (1986), each subject ran on the treadmill at the speed of 3/5 m/s for 15 minutes without shoes. In addition, the RFA were measured after fatigue situation which determined according to the scale rating of perceived exertion (RPE) during running. Results: Dependent ttest showed no significant difference in RFA between normal foot before fatigue (at the initial of the protocol) and during fatigue (at the end of the protocol) in all phases of stance phase, except in the heel contact (p=0.001). However, there was a significant difference between the RFA of pronate foot before and after fatigue in all phases of stance phase (p≤0.05), where the RFA showed significant increase after fatigue. Conclusion: Based on the present results, fatigue can be considered as an important factor in increasing RFA in people with pronate foot. Therefore, it can be considered for runners, especially with pronate foot for prevention of injuries during running.
عنوان نشريه :
علوم پيراپزشكي و توانبخشي
عنوان نشريه :
علوم پيراپزشكي و توانبخشي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی سال 1395
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان