ارتباط افسردگي و اضطراب با شدت و طول مدت درد پستان دوره اي در زنان

Relationship between depression and anxiety with the severity and length of cyclic mastalgia in women

مقدمه: درد پستان يكي از شايع ترين ناراحتي هاي پستان است. با توجه به كمبود مطالعات در زمينه علت شناسي درد دوره اي پستان و اتيولوژي ناشناخته اين اختلال، مطالعه حاضر با هدف تعيين ارتباط افسردگي و اضطراب با شدت و طول مدت درد پستان دوره اي در زنان انجام شد. روش كار: اين مطالعه مقطعي در سال هاي 941393 بر روي 322 زن 4518 ساله مراجعه كننده به مراكز بهداشتي درماني شهرستان تبريز انجام شد. از پرسشنامه هاي مشخصات فردي اجتماعي، مقياس ارزيابي شدت درد و مقياس اضطراب و افسردگي بيمارستاني براي جمع آوري داده ها استفاده شد. براي برآورد ميزان تأثير هر يك از متغيرهاي مستقل (افسردگي، اضطراب و مشخصات فردي اجتماعي) بر متغير وابسته (شدت درد پستان) از مدل خطي عمومي استفاده شد. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از نرم افزار آماري SPSS (نسخه 21) و آزمون هاي پيرسون، تي مستقل و آناليز واريانس يك طرفه انجام گرفت. ميزان p كمتر از 05/0 معني دار در نظر گرفته شد. يافته ها: بر اساس نتايج آزمون هاي دو متغيره، بين طول و شدت ماستالژي با نمره اضطراب و افسردگي ارتباط معني دار آماري وجود داشت (05/0>p). بر اساس مدل خطي عمومي، نمره اضطراب و افسردگي جزء پيش گويي كننده هاي شدت درد پستان بودند. نتيجه گيري: اضطراب و افسردگي از عوامل مؤثر بر شدت و طول مدت درد پستان دوره اي است، لذا گنجاندن حمايت هاي رواني عاطفي براي كاهش سطح اضطراب و افسردگي بايد جزء پروتكل درماني در اين زمينه باشد.

Introduction: Mastalgia is one of the most common breast problems. Due to the lack of studies on the etiology of mastalgia and unknown etiology of this disorder, this study was performed with aim to assess the relationship between depression and anxiety with the severity and length of cyclic mastalgia in women. Methods: This crosssectional study was performed on 322 women aged 1845 years old referred to Tabriz health and treatment centers in 20142015. The questionnaires of sociodemographic, Nominal Day Breast Pain (NDBP), and Hospital Anxiety and Depression Scale (HADS) were used for data collection. General linear model was used to estimate the effect of each of the independent variables (depression, anxiety and sociodemographic characteristics) on the dependent variable (severity of mastalgia). Data was analyzed by SPSS software (version 21), and Pearson test, ttest and ANOVA. PResults: According to the results of bivariate tests, there was a significant correlation between the length and severity of mastalgia with anxiety and depression (P<0.05). According to the general linear model, the scores of anxiety and depression were the predictors of length and severity of mastalgia. Conclusion: Anxiety and depression are of the effective factors on the severity and length of cyclic mastalgia, therefore, psychological and emotional support for reducing the level of anxiety and depression should be included in the treatment protocol in this regard.