بازتاب سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در گرايش سياسي دانشجويان

The reflection of Islamic Republic of Iran foreign policy on students political orientation

تحقيق حاضر به‌منظور شناخت گرايش سياسي دانشجويان به بازتاب سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران و تأثير عواملي همچون مقطع تحصيلي، گروه آموزشي و قوميت بر ميزان گرايش سياسي دانشجويان توجه دارد. دراين تحقيق ازنظريه‌هاي وايت، آلپورت، فيش‌باين- آيزن، مزلو، روزن اشتيل، گرونبرگ، هروشكا و... استفاده شده است. روش گردآوري اطلاعات اين تحقيق، مبتني بر پيمايش است. جامعه آماري تحقيق، دانشجويان دختر و پسر دانشگاه سراسر كشور مي‌باشد. تعداد 2200 نفر با استفاده از روش نمونه‌گيري تصادفي طبقه‌اي متناسب در پژوهش انتخاب شده است. نتايج نشان مي‌دهد: 1- بين مقطع تحصيلي و گرايش سياسي دانشجويان رابطه وجود دارد. 2- بين گروه آموزشي و گرايش سياسي دانشجويان رابطه وجود دارد. 3- بين سن و گرايش سياسي دانشجويان رابطه وجود دارد. 4- بين مذهب و گرايش سياسي دانشجويان رابطه وجود دارد. 5- بين درآمد و گرايش سياسي دانشجويان رابطه وجود دارد.

This study aims to understand the reflection of Islamic Republic of Iran foreign policy on students political orientation and the effect of factors such as level of education, educational department and Ethnicity On the student’s political orientation. In this study we have used the theories of White, Allport, Fyshbayn- Eisen, Maslow, Rosen Shtyl, Grünberg, Hrvshka. The research methodology is based on documentary research and descriptive - analytical methods using survey. The research statistical population is the male and female students of universities across the country. 2,200 people were selected using random sampling stratified in research. The results show that: 1. there is a relationship between the student’s educational level and political orientation. 2. There is a relationship between the student’s educational department and political orientation. 3. There is a relationship between the student’s age and political orientation. 4. There is a relationship between the student’s religion and political orientation. 5. There is a relationship between the student’s income and political orientation.