كارآمدي مديران آموزشي مبتني بر صفات شخصيتي (مطالعه موردي: مديران آموزشي يك سازمان نظامي)

مقدمه: از نظر صاحب نظران مهم ترين مولفه در ميان عوامل روان‌شناختي موثر بر كارآمدي، صفات شخصيتي هستند كه بايد مورد توجه قرار گيرند. لذا اين پژوهش با هدف شناسايي صفات شخصيتي موثر بر كارآمدي مديران آموزشي در يك سازمان نظامي صورت گرفت. روش: اين پژوهش را مي‌توان بر مبناي هدف از نوع پژوهش‌هاي كاربردي به شمار آورد، روش اين پژوهش از نظر ماهيت، كيفي است. جامعه آماري شامل دو گروه صاحب نظران و خُبرگان و مديران آموزشي كارآمد سازمان نظامي مورد مطالعه است. روش نمونه گيري نيز به صورت هدفمند بود. بر اساس اين روش نمونه گيري، حجم نمونه مبتني بر اشباع نظري بود. براي گردآوري اطلاعات از روش مصاحبه استفاده گرديد كه با استفاده از روش تحليل محتوا مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. نتايج: يافته¬هاي اين تحقيق نشان داد كه مهمترين صفات شخصيتي موثر بر كارآمدي مديران آموزشي از ديدگاه نخبگان و مديران كارآمد سازماني عبارتند از وجدان مندي و گشودگي، قاطعيت، عزت نفس، اعتماد به نفس، انعطاف پذيري، وظيفه شناسي، سخت كوشي، تجربه‌پذيري، ثبات شخصيتي، خطر پذيري، اعتماد، تحمل ابهام و شخصيت چند بعدي (درونگرايي در كنار برونگرايي) هستند. آزمون دو جمله¬اي انجام شده بر روي داده هاي دلفي نيز نشان داد كه به جز مولفه گشودگي و وجدان¬مندي كه در سطح 0/05 معنادار هستند مابقي مولفه‌ها در سطح 0/01 معنادار بوده و مورد تاييد خبرگان هستند. بحث: يافته هاي پژوهش، اهميت يكي از مهمترين مولفه هاي روان‌شناختي موثر بر كارآمدي يعني صفات شخصيتي را به سياست‌گزاران، مديران و رهبران آموزشي و اساتيد و مربيان بيان مي‌كند. اين يافته ها با برخي از تحقيق هاي پيشين همسو و با برخي نيز ناهمسو است. اين تحقيق نشان داد كه صفات شخصيتي نقش تعيين‌كننده اي در پيش بيني ميزان كارآمدي مديران آموزشي دارد.