آسيب‌شناسي فرايند تأسيس رشته‌هاي جديد دانشگاهي در ايران (مورد علوم انساني)

Pathology of New Discipline Establishment in Iranian Higher Education

پژوهش حاضر با هدف آسيب‌شناسي فرايند تأسيس رشته‌هاي جديد دانشگاهي (مورد علوم انساني) و به روش پژوهش آميخته اكتشافي (كيفي–كمي) انجام‌شده است. به اين منظور با 15 نفر از خبرگان برنامه‌ريزي درسي و سياست‌گذاران توسعه نظام آموزش عالي مصاحبه نيمه ساختاريافته به عمل آمد. مصاحبه‌ها به شيوه مقوله‌بندي باز تجزيه‌ و تحليل شد. سپس براساس يافته‌هاي بخش كيفي پرسشنامه‌اي ساخته شد. روايي پرسشنامه از سوي صاحب‌نظران تأييد و پايايي آن نيز 2/95 برآورد شد. براساس يافته‌هاي كيفي در مجموع 9 ضعف اساسي در رابطه با فرايند تأسيس رشته جديد شناسايي شد. همچنين نتايج كمي پژوهش گوياي آن است كه ضعف در برنامه‌ريزي درسي با ميانگين 29/6 و ضعف در تصميم‌گيري با ميانگين 47/3 به ترتيب در اولويت‌هاي اول و نهم ضعف‌هاي شناسايي‌شده قرارگرفته‌اند.

The present studyaims to investigate the pathology of establishment process of new academic disciplines in Iran. This study was conducted through mixed exploratory method (qualitative quantitative). In order to collect the data, 15 experts and policy makers were interviewed through semi structure interviews. The interviews were then categorized and analyzed. In the next phase, a questioner was designed on the bases of the data obtained in the qualitative phase. The validity of the questionnaire was 95.2 which was confirmed by the experts in the field. The results indicated nine major weaknesses in the establishment process ofdisciplines. The results obtained from the quantitative phase showed that weaknesses in the curriculum development with an average of 6.29 and weaknesses in decision making with an average of 3.47 were in the highest and lowest rank, respectively.