نقش كاركردهاي سبك تفكر بر يادگيري خودراهبر و گرايش به تفكر انتقادي

The role functions of thinking style in self-directed learning readiness and Critical Thinking Disposition

هدف: هدف اين پژوهش، بررسي نقش كاركردهاي سبك تفكر بر آمادگي براي يادگيري خودراهبر و گرايش به تفكر انتقادي بود. روش: روش پژوهش توصيفي از نوع علي–مقايسه اي  بود. جامعه آماري پژوهش حاضر شامل كليه دانشجويان دانشكده پرستاري و مامايي دانشگاه علوم پزشكي مشهد بودند. 214 نفر از دانشجويان با استفاده از روش نمونه گيري طبقه اي نسبي انتخاب شدند. به منظور جمع آوري اطلاعات، از پرسشنامه هاي  كاركردهاي سبك تفكر، آمادگي براي يادگيري خودراهبر و گرايش به تفكر انتقادي استفاده شد. براي تجزيه و تحليل داده‌ها، علاوه بر شاخص هاي آمار توصيفي (ميانگين، انحراف معيار، فراواني،درصد فراواني و ضريب همبستگي پيرسون)، از روش هاي آمار استنباطي (MANOVA ,X2) استفاده شد. يافته ها: نتايج آزمون خي دو نشان داد كه بين ترجيح كاركردهاي سبك تفكر كل دانشجويان تفاوت معناداري وجود دارد اما بين ترجيح كاركردهاي سبك تفكر دانشجويان دختر و پسر تفاوت معنادار نبود. همچنين نتايج آزمون تحليل واريانس عاملي نشان داد كه از لحاظ كل مقياس آمادگي براي يادگيري خودراهبر و گرايش به تفكر انتقادي بر اساس  جنسيت و ترجيح كاركردهاي سبك تفكر تفاوت معناداري وجود ندارد. نتيجه  گيري: با توجه به اينكه ترجيحدرصد قابل توجهي از دانشجويان، سبك تفكر قانون گذار مي باشد و همچنين با توجه به عدم تفاوتهاي جنسيتي در ترجيح كاركردهاي سبك تفكر و عدم رابطه اين سبك ها با آمادگي براي يادگيري خودراهبر و گرايش به تفكر انتقادي انطباق، سازگاري روش هاي ياددهي با اين مشخصه هاي يادگيري در دانشجويان پيشنهاد مي گردد.

Introduction: This study aimed to investigate the role of thinking style functions in the selfdirected learning readiness and critical thinking disposition. Methods: This research method was based on causalcomparative method. Statistical population of this study included all undergraduate students (n=550) of nursing and midwifery in Mashhad University of Medical Sciences (MUMS). The sle size estimated to be 214 using proportional stratified sling method. Data gathering tools were selfdirected learning readiness questionnaire, Critical Thinking Disposition questionnaire and functions of thinking style questionnaire. Data has been analyzed using descriptive statistics (mean, and standard deviation) and inferential statistics (Pearson correlation, MANOVA and x2). Results: results of ChiSquare Test showed that there wrer significant differences between preferred functions of thinking style of all students, while preferredfunctions of thinking style of students in terms of gender were not significantly different. Also the ANOVA test reveals tha gender and functions of thinking style preferredon the not impact of selfdirected learning and Critical Thinking Disposition. Conclusion: Considering that the a significant percentage of students are the preferredof legislator thinking style and also due to the lack of gender differences in thinking styles and no relationship with the selfdirected style and tendency to adapt methods of teaching critical thinking in students#039 learning characteristics may suggest.