ارائه مدلي براي اعتياد به خريد در ميان زنان با استفاده از نظريه مفهوم‌سازي بنيادي

Providing a Model of Compulsive Buying among Women Using Grounded Theory

امروزه به طور فزاينده، خريد به عنوان يك فعاليت تفريحي و راه فراري از زندگي روزمره ديده مي شود و حتي براي برخي از خريداران، خريد مي تواند فراتر از تفريح و سرگرمي باشد و به اعتياد و افراط تبديل شود. مادي گرايي فرهنگي و توسعه تكنيك هاي جديد بازاريابي، پيامدهاي بسياري براي جوامع به همراه داشته است كه يكي از آن ها پديده درحال رشد اعتياد به خريد(خريد وسواسي) است كه از رفتارهاي انحرافي مصرف كننده محسوب مي شود. هدف اين پژوهش ارائه مدلي براي اعتياد به خريد در ميان زنان است و جامعه آماري اين پژوهش، دانشجويان خانم دانشگاه كاشان هستند كه 41 نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گيري قضاوتي انتخاب شدند. داده ها از طريق مصاحبه گردآوري شده و تجزيه و تحليل با استفاده از نظريه مفهوم سازي بنيادي و نرم افزار N Vivo 10 انجام شده است. اين پژوهش از نوع بنيادي است و از نظر هدف و دسته، در دسته پژوهش هاي كيفي قرار مي گيرد. نتايج به دست آمده در پنج دسته شرايط محوري، علّي، زمينه اي، مداخله گر و راهبردي طبقه بندي و پيامدهاي آن ارائه شده است. نتايج پژوهش نشان مي دهد كه اين عوامل باعث بالا رفتن سطح استرس، ايجاد خلق و احساسات بد و همچنين احساس نياز و عطش به خريد مي شود كه در صورت نبود كنترل، به اعتياد به خريد منجر مي شود و پيامدهايي را براي فرد و اطرافيانش دارد. بسياري از متغيرهاي يافته شده در اين پژوهش، براي اولين بار ارائه شده اند و مدل ارائه شده نسبت به مدل هاي پيشين از جزئيات بيشتري برخوردار است.

Today shopping is increasingly seen as a recreational activity and a escaping way from everyday life and even for some buyers, buying may be something beyond entertainment and turns to addiction and extremism. Cultural materialism and also development of new marketing techniques have many implications for communities that one of them is the growing phenomenon of compulsive buying. The aim of this research is to provide a model of compulsive buying among women. Statistical population of the research consists of 41 female students of Kashan University using judgment sampling. Data were collected and analyzed using interview and grounded theory via N Vivo 10 software, respectively. This research is a fundamental research and in terms of purpose and classification is qualitative. The obtained results are classified into five categories including central, causal, field, intervening, and strategic and their consequences are presented a well. The results showed that these factors cause to increase stress level, creation of bad moods and feelings as well as the need and desire to buy, that in the absence of control leads to compulsive buying and have some consequences for the individual and those around her. Many of the variables found in this research have been introduced for the first time and the proposed model has more details than the previous models.