شماره ركورد :
913251
عنوان مقاله :
ديدگاه رياليستي هابرماس پس از چرخش زباني
عنوان فرعي :
Habermasʹʹ Realistic View after the Linguistic Turn
پديد آورندگان :
جانباز، اميدرضا نويسنده دانشجوي دوره دكتري رشته فلسفه، دانشگاه شهيد بهشتي ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1395 شماره 19
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
30
از صفحه :
133
تا صفحه :
162
كليدواژه :
چرخش زباني , رياليسم , ناتوراليسم رقيق , هابرماس , رياليسم دروني
چكيده فارسي :
رورتي، كسي كه چرخش زباني هابرماس از وي متاثر است، دعواي رياليسم و ضدرياليسم را به سنت فلسفي متعلق مي‌داند كه از آن رخت بربسته‌ايم. در واقع، بر اساس ديدگاه او، چرخش زباني اصل اين تمايزها را دشوار مي‌سازد. در مقابل، هابرماس تصميم‌گيري درباره موضع رياليستي يا نوميناليستي را انتخاب بنياديني مي‌داند كه در معرفت‌شناسي، هستي‌شناسي و مفاهيم متناظر صدق و ارجاع نقش اساسي ايفا مي‌كند. دغدغه هابرماس، وارث سنت‌هاي متفاوت فلسفي، نشان دادن حضور هم‌زمان عناصر ايده‌آليستي و ناتوراليستي در تبيين شناخت است. براي اين منظور او به شرحي پراگماتيستي از شناخت متمسك مي‌شود. هابرماس آنچه را به نحو پراگماتيستي به دست مي‌آورد، با عنوان رياليسم دروني، جايگزين ايده‌آليسم استعلايي مي‌كند. رياليسم دروني، بايد دو كار ويژه اساسي را براي هابرماس انجام دهد؛ از طرفي، مقابل نسبي‌گرايي به عنوان شكل نوين شك‌گرايي بايستد. و از طرف ديگر، با رياليسم متافيزيكي در شكل جزم‌گرايي آن مخالفت كند. آنچه كار هابرماس را در تبيين رويكرد رياليستي اش دشوار مي سازد برقراري سازش ميان دو نوع تقدم است؛ تقدم هستي‌شناختي جهان عيني با تقدم معرفتي‌شناختي زيست‌جهان زباني. اين مقاله ضمن تبيين مسيري كه هابرماس در بسط نظريه خود طي مي‌كند به نقد و بررسي آن مي‌پردازد.
چكيده لاتين :
Rorty, who influenced Habermas by his linguistic turn, believes that the debate between realism and antirealism belongs to the tradition which we have already departed from. In fact, in his view, the linguistic turn principally make this distinction difficult. In contrast, Habermas believes that the decision between the realistic and nominalistic positions is a fundamental choice, which plays a crucial role in epistemology, ontology, and the corresponding concepts of truth and reference. The main concern of Habermas as the heir of the realist and the idealist traditions, is to show the simultaneous presence of idealistic and naturalistic elements of knowledge in explaining cognition. For this purpose he refers to a pragmatic account of knowledge. Habermas replaces what has been achieved pragmatically, as the internal realism, with the transcendental idealism. Internal realism, for Habermas, has two essential duties; on the one hand, to stand against relativism as a new form of skepticism, and on the other hand, to oppose the metaphysical realism in its dogmatistic form. The difficulty of Habermasʹs task, in explaining his realistic view, is to reconcile two priorities; the ontological priority of the objective world, with the epistemological priority of linguistic life-world. This article describes and criticizes the way Habermas develops this view.
سال انتشار :
1395
عنوان نشريه :
پژوهشهاي فلسفي- دانشگاه تبريز
عنوان نشريه :
پژوهشهاي فلسفي- دانشگاه تبريز
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 19 سال 1395
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت