اثربخشي برنامه آموزشي مبتني بر نظريه رفتار برنامه ريزي شده بر افزايش مصرف صبحانه در بين دانش آموزان دبيرستاني شهر همدان

Effectiveness of Educational Intervention Based on Theory of Planned Behavior for Increasing Breakfast Consumption among High School Students in Hamadan

سابقه و هدف: صبحانه اولين وعده غذاي مصرفي در روز است و مصرف آن توسط كودكان و نوجوانان با دريافت كافي مواد مغذي ارتباط دارد. مطالعه حاضر با هدف تعيين اثربخشي برنامه آموزشي مبتني بر نظريه رفتار برنامه ريزي شده در افزايش مصرف صبحانه در بين دانش آموزان دبيرستاني شهر همدان انجام گرديد. مواد و روش‌ها: اين مطالعه نيمه تجربي بر روي 140 نفر (70 نفرگروه مداخله و 63 نفر گروه كنترل) از دانش آموزان دبيرستاني شهر همدان كه به روش نمونه‌گيري تصادفي ساده انتخاب شدند، انجام شد. پرسشنامه مشتمل بر سوالات دموگرافيك و سازه هاي نظريه رفتار برنامه ريزي شده بود كه به روش خودگزارش دهي قبل و دو ماه بعد از مداخله آموزش توسط دانش آموزان گروه مداخله و كنترل تكميل گرديد. شركت كنندگان گروه مداخله 8 جلسه آموزشي مبتني بر سازه هاي نظريه رفتار برنامه ريزي شده را دريافت كردند. داده ها با استفاده از SPSS-19 و با آزمون هاي تي مستقل، تي زوجي و كاي دو مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته‌ها: يافته هاي پژوهش نشان داد كه بين ميانگين نمره مربوط به سازه هاي نظريه رفتار برنامه ريزي شده (نگرش، كنترل رفتاري درك شده، قصد رفتاري) در گروه مداخله قبل و بعد از مداخله آموزشي اختلاف معني داري وجود دارد (05/0 > P). نتيجه‌گيري: با توجه به نتايج حاصل از اين مطالعه، لازم است كه برنامه هاي آموزشي مناسب جهت افزايش مصرف صبحانه در مدت زمان طولاني تري با استفاده از ساير تيوري هاي آموزش انجام شود.

Background and Objectives: Breakfast, the first meal of the day, provides children and adolescents with adequate nutrients. The purpose of this study was to investigate the effectiveness of an educational intervention to increase breakfast consumption among high school students in Hamadan based on the Theory of Planned Behavior (TPB). Materials and Methods: This quasi-experimental study was performed on 140 high school students (70 in the intervention group, 63 in the control group), selected by random sampling method. Data were collected using a self-report questionnaire containing items on demographic characteristics, and constructs of the TPB. In both groups, the questionnaires were filled out through interviews before and two months after the intervention. Participants in the intervention group received 8 sessions of training based on the constructs of the TPB. Data were analyzed in SPSS-19 using inferential statistics, such as the independent t-test, paired ttest and chi-square test. Results: The findings showed that the mean score of the constructs of the TPB (attitude toward the behavior, perceived behavior control and behavioral intention) in the intervention group did not significantly change after the intervention (P < 0.05). Conclusions: Based on the results of this study, it is necessary that training programs for increasing breakfast consumption be conducted for longer periods and using other theories.