معادله ساختاري ديپلماسي فرهنگي مطلوب در افزايش قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران

اين مقاله تلاشي علمي است براي دستيابي به معادله ساختاري ديپلماسي فرهنگي مطلوب در افزايش قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران، هدفي كه از طريق بررسي نقش ديپلماسي فرهنگي در قدرت ملي، به‌ويژه قدرت نرم جمهوري اسلامي دنبال شده است. پرسش اصلي اين رساله اين است كه «معادله ساختاري ديپلماسي فرهنگي جمهوري اسلامي ايران از چه مؤلفه‌هايي تشكيل شده و سهم هريك در آن چقدر است؟»، با اين فرضيه اصلي تحقيق كه « ديپلماسي فرهنگي تأثير مثبت و معني‌داري بر قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران دارد». در اين راستا بررسي70 مؤلفه مؤثر از مجموعه مؤلفه‌هاي ديپلماسي فرهنگي و 60 مؤلفه مؤثر از مجموعه مؤلفه‌هاي قدرت ملي و نرم جمهوري اسلامي ايران، انتخاب‌شده به روش دلفي، انجام شد. با كمك خبرگان و متخصصين اين حوزه از سياست خارجي و ارزيابي آنان رتبه‌بندي و اولويت‌بندي سهم مؤلفه‌هاي دو متغير در وضعيت مطلوب صورت گرفت. براي دستيابي به مدل و الگوي مطلوب و برازنده‌اي از ديپلماسي فرهنگي و قدرت نرم جمهوري اسلامي با كمك نرم‌افزار اس پي اس اس و ليزرل ضمن تحليل عاملي از مجموعه شاخص‌هاي دو متغير، مؤثرترين عوامل و شاخص‌هاي مربوط مورد شناسايي قرار گرفت و معادله ساختاري وضع مطلوب ترسيم گرديد. همبستگي‌هاي موجود بين متغيرهاي كلان در اين پژوهش نشان مي‌دهد براي تحقق و حفظ و توسعه عوامل اصلي قدرت نرم، جمهوري اسلامي ايران نيازمند ديپلماسي فرهنگي با مشخصه‌هاي الگوي مطلوب و دربرگيرنده 5 عامل اصلي مي‌باشد.