تأثير مؤلفه‌هاي سبك زندگي بر نگرش به فرزندآوري (مطالعۀ موردي: زنان در آستانۀ ازدواج شهر تهران)

Attitudes towards Childbearing with an emphasis on lifestyle factors

ايران طي دهه‌هاي اخير با مسئله‌اي جمعيتي به نام كاهش شديد باروري مواجه شده است. با توجه به حركت جامعۀ ايران به سمت مدرنيته و در‌نتيجه تغيير سبك زندگي افراد، سؤال اساسي اين تحقيق آن است كه تغيير در سبك زندگي چه اندازه مي‌تواند نگرش كنش‌گران در معرض باروري را تحت‌تأثير قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف تأثير مؤلفه‌هاي سبك زندگي بر نگرش به فرزندآوري بين زنان در آستانۀ ازدواج مراجعه‌كننده به شبكه‌هاي بهداشت درماني شهر تهران انجام گرفته است. با استفاده از تكنيك پرسش‌نامه،‌ 384 نفر از زنان شهر تهران بررسي شدند. طبق نتايج تحقيق، 3/83درصد زنان بررسي‌شده نگرش متوسط و ضعيفي به فرزندآوري و كاركردهاي آن دارند. همچنين، بين مؤلفه‌هاي سبك زندگي (مديريت بدن، اوقات فراغت، مصرف فرهنگي و پايگاه اقتصادي اجتماعي) با نگرش به فرزندآوري رابطۀ معناداري وجود دارد و 32‌درصد از تغييرات نگرش به فرزندآوري با متغيرهاي مستقل تبيين مي‌شود. بين مؤلفه‌هاي سبك زندگي، متغير پايگاه اقتصادي اجتماعي قوي‌ترين متغير پيش‌بين متغير وابسته است. به عبارتي، متغير مذكور علاوه بر اثر مستقيم بر نگرش زنان شهر تهران به فرزندآوري، بر همۀ ابعاد سبك زندگي اثرگذار است و متغير مصرف فرهنگي نيز علاوه بر تأثير بلافصل بر نگرش زنان، تحت‌تأثير ساير ابعاد و مؤلفه‌هاي سبك زندگي است. همچنين، مؤلفۀ مديريت بدن بعد از پايگاه اقتصادي اجتماعي، بر نگرش زنان به فرزندآوري اثرگذار بوده است.

This study was designed by the goal of investigating the attitudes toward childbearing, with an emphasis on lifestyle factors among pre marriage women referring to health care networks have been conducted in Tehran. For the purpose of research, survey and questionnaires were used. According to the statistical society ,384 women were selected as sample in Tehran. The theoretical framework of this research is edited by emphasis on the ideas of Bourdieu and Giddens.Results showed that the lifestyle and its constituent components (body management, free time, cultural consumption and socioeconomic status) have a significant relationship with attitudes toward childbearing, and 32 percent of the change in attitudes toward childbearing is explained by the independent variables(body management, free time, cultural consumption and socioeconomic status).Also, among the aspects of lifestyle, socioeconomic status with beta coefficient 554/0 have the most impact on the dependent variable. In other words, mentioned variable ,In addition to the direct effect on women's attitudes toward childbearing in Tehran, also influence on all aspects of lifestyles, and cultural consumption variable ,in addition to the immediate effect on women's attitudes, is influenced by the other dimensions of lifestyle . after socioeconomic status, body management component with beta coefficient 336/0 is affected on women's attitudes toward childbearing.According to the results we can say that 83.3 percent of pre marriage women, have compilation and modern attitude toward childbearing and its functions.the results of this review show popularity of two children pattern among pre marriage women, which can be extracted two children pattern as the ruling ideal and lifestyle of the discursive space in Tehran.