برآورد تاثير شاخص هاي حكمراني خوب بر اقتصاد دانش بنيان در كشورهاي منتخب

توسعه اقتصاد دانش بنيان هدفي مطلوب براي بسياري از اقتصادهاست و به سرانجام رساندن فعاليت هايي كه اين اقتصادها را به مقصود مي رساند، نيازمند شناختي دقيق و جامع از متغيرهايي است كه در اين فرآيند نقش دارند. در واقع بر اساس ادبيات نظري و مطالعه هاي تجربي، دانش ايجاد شده به وسيله نوآوري و پيشرفت هاي فناوري، پيشران هاي درازمدت توسعه اقتصادي در بسياري از كشورها بوده است و بسياري از دولت ها موفقيت قابل توجهي از طريق توسعه اقتصاد دانش بنيان به دست آورده اند. پژوهش حاضر به برآورد تاثير مولفه هاي حكمراني خوب بر توسعه اقتصاد دانش بنيان با استفاده از روش رگرسيون چندمتغيره پرداخته است. در همين راستا 33 كشور انتخاب و تاثير مولفه هاي حكمراني خوب (ثبات سياسي، اعتراض و پاسخگويي، اثربخشي دولت، كيفيت مقررات، حاكميت قانون و كنترل فساد)، بر اقتصاد دانش بنيان اين كشور ها بررسي شده است. براي گردآوري داده ها از پايگاه آماري بانك جهاني استفاده شده و نرم افزار اسمارت پي. ال. اس براي تجزيه و تحليل داده ها به كار برده شده است. نتايج حاكي از آن است كه تاثير كلي شاخص حكمراني خوب به عنوان يك متغير كليدي بر شاخص اقتصاد دانش بنيان (KAM)، تاثير مثبت و معناداري است. در تجزيه و برآورد اثر هر يك از زيرشاخص هاي حكمراني بر شاخص KAM، اين نتايج به دست آمده كه تاثير مولفه هاي حاكميت قانون، ثبات سياسي و مهار فساد بر اقتصاد دانش بنيان، قوي تر از مولفه هاي ديگر است.