حقوق بين الملل و صلح بين الملل : چهارچوبي تحليلي براي تيوريزه نمودن تروريسم جهاني، حقوق بين الملل جهاني و صلح و امنيت جهاني

امروزه در عصر پست مدرن چالش هاي فرا روي دولت ها و جامعه بين المللي واكنش هاي بسيار متفاوتي را از نظام حقوق بين المللي و همچنين نقش هاي متفاوتي را براي اين نظام مي طلبد. روند جهاني شدن و پيدايش تهديدات نوين فراملي عليه صلح و امنيت در روابط بين الملل به طور اساسي ماهيت و زمامداري و اهداف اساسي حقوق بين الملل را در چند سال گذشته تغيير داده است. مشكلات بين المللي از آلودگي مرزي گرفته تا اردوگاههاي تروريستي، از سيل پناه جويان گرفته تا گسترش تسليحات، همه و همه داراي منشا و ريشه داخلي هستند كه هر نظام حقوقي بين المللي غالبا قدرت رسيدگي به آنها را ندارد. در اين ميان يكي از پديده هاي مهم و بحث برانگيز بين المللي، منطقه اي و ملي در دهه نخست قرن 21 وآغاز هزاره سوم و يكي از اساسي ترين معضلات و چالش هاي بين المللي و خطرناك ترين تهديد عليه صلح و امنيت بين المللي مساله تروريسم است. به عبارتي گسترش روزافزون عمليات و اقدامات تروريستي از مهم ترين چالش هاي فراروي جامعه جهاني و حقوق بين الملل كيفري است كه تهديدي جدي عليه صلح و امنيت در روابط بين الملل به شمار مي رود. در عصر جهاني شدن و با گسترش تهديدات تروريستي برآمده از پست مدرن، تروريست ها نيز همگام با روند جهاني شدن پيشرفت كرده اند، اما هرگز در قيد و بندهاي بين المللي ناشي از آن گرفتار نشده اند، از اين رو هيچ منطقه، دولت يا ملتي در جهان از اقدامات تروريستي مصون نمي ماند و تروريسم از تهديدي ملي به تهديدي بين المللي و سرانجام جهاني مبدل گشته و بيم آن وجود داردكه با گسترش اين پديده در جهان و دستيابي تروريست ها به سلاح هاي خطرناك هسته اي، شيميايي و بيولوژيكي به يكباره صلح و امنيت بين المللي به مخاطره افكنده شود. در پرتو جهاني شدن و يا از رهگذر انديشه جهان شهري نه تنها حقوق بين الملل و آرمان صلح گرايانه بلكه خشونت نيز همانند پديده تروريسم خشونت بار متجلي از 11 سپتامبر جهاني و فراگير مي شود. حقوق بين الملل عمده تاكيد خود را بر روي تروريسم فرامرزي قرار داده است، زيرا تروريسم معارض با حقوق بين الملل و صلح بين المللي است. بنابراين امروزه نگراني پست مدرن در حقوق بين الملل، چگونگي استمرار بخشيدن به صلح و امنيت بين المللي و جلوگيري از وقوع جنگ است. از آنجا كه كشورها عمدتا با عينك منافع ملي به مسايل و موضوعات مي نگرند، رويارويي با تروريسم بين الملل از طريق حقوق بين الملل و در راستاي صلح بين الملل با چالش ها و موانع جدي مواجه خواهد شد. حقوق بين الملل هنگامي مي تواند در ممانعت از تروريسم موفق باشد كه كنوانسيون ها و قراردادهاي حقوقي بين المللي در يك محيط مناسب بين المللي مورد عمل قرارگيرند، تعارضات حقوقي و سياسي در سطح جامعه جهاني برطرف شود و اصل كلي فراحقوقي حقوق بين الملل نيز بايد نه تنها صلح ميان دولت ها، بلكه ميان بشريت، و آينده آن باشد. بنابراين يك نظم حقوق بين المللي محكم همراه با اصول و رويه هاي چند جانبگي لازم است تا قواعد اساسي يك تمدن جهاني در حال ظهور را باز تعريف كند و از طرفي نياز به يك باز انديشي بسيار جدي در سطح جهاني وجود دارد كه تمام عناصر متشكله روابط بين الملل مورد بررسي قرار گيرند و يك سري تعاريف و مفهوم سازيهاي مجدد بايد صورت گيرد. بنابراين نقطه تمركز اين پژوهش آن است كه سيستم حقوقي حقوق بين الملل جهاني چگونه مي تواند در برابر تهديدات پست مدرن تروريسم در عصر جهاني شدن، ميان دو حوزه حقوقي و سياسي مفاهمه، تطبيق يا تعديل را به منظور تامين صلح و امنيت جهاني انجام دهد. از ديد پژوهشگر سنتز پلوراليستي ايتلاف جهاني براي صلح بين الملل با حاكميت حقوق بين الملل جهاني و همكاري هاي چند جانبه جامعه جهاني و همچنين تركيبي از تيوري هاي جديد در روابط بين الملل مي تواند زمينه ساز نوعي نظم حقوقي بين المللي شود كه با راهبردهاي تهاجمي يك جانبه خشونت بار پس از 11 سپتامبر در مقابله با تروريسم به گونه اي منسجم و قاعده مند مقابله نمايد. بنابراين حقوق بين الملل در عصر جهاني شدن با اتكاي به ارزشهاي صلح، توسعه، آزادي و دمكراسي است كه مي تواند در هزاره سوم بار ديگر ملل متحد را بازسازي كند و جهان را از خطر تروريسم جهاني و تهديدات بر آمده از پست مدرن نجات دهد و به مانند يك سوپاپ اطمينان زمينه و بستر مناسبي را براي صلح و امنيت در روابط بين الملل فراهم سازد.