اثر بخشي آموزش الگوي روابط كلامي بر كاهش تعارضات مادر ـ دختر مبتني بر آيات قرآن كريم

Considering the effectiveness of pattern teaching of verbal communication based on the Quran verses on reduction of conflicts between mother and her young daughter.

هدف اين پژوهش، اثربخشي آموزش الگوي ارتباط كلامي مبتني بر آيات قرآن كريم بر كاهش تعارضات مادر ـ دختر با سه گروه آزمايش و يك گروه گواه است؛ بدين منظور به روش نمونه گيري خوشه‌اي از بين نواحي شهري شهرستان اصفهان يك ناحيه و سپس به صورت تصادفي از بين مدارس آن ناحيه، يك مدرسه (دبيرستان دوره اول دخترانه)، انتخاب، و از طريق فراخوان، دختران داراي تعارض با مادران خود انتخاب شده اند. پس از مصاحبه و مشخص شدن تعارض والد ـ فرزند، 32 نفر از بين افراد انتخاب شدند و به صورت تصادفي در سه گروه آزمايش (گروه مادران، گروه دختران و گروه مادران ـ دختران) و يك گروه كنترل قرار گرفتند. از «مقياس شيوه هاي تعارض اشتراس» براي اندازه گيري ميزان تعارض در پيش‌آزمون و پس‌آزمون استفاده شد. سرانجام، داده‌ها به كمك تحليل كوواريانس تجزيه و تحليل شد. نتايج نشان داد كه آموزش الگوي ارتباط كلامي مبتني بر آيات قرآن كريم بر كاهش تعارضات مادر ـ دختر نوجوان شركت كنندگان در گروه‌هاي آزمايش تأثير معني‌داري دارد. با توجه به يافته‌هاي پژوهش مي‌توان گفت كه ارائه الگوي ارتباط كلامي مبتني بر آيات قرآن كريم، شيوه مناسبي براي كاهش تعارضات مادر ـ دختر نوجوان است.

The aim of this research work is to study the impact of teaching the verbal communication pattern based on the holy Quranic verses on the reduction of motherdaughter conflicts. Three experimental groups (mothers, daughters and mothersdaughters) and one control group were selected from Isfahan, Iran using the cluster sampling method. The Murray A. Straus conflict tactics scale was utilized to measure conflict rate in the pretest and posttest. Finally, the data were analyzed using covariance analysis (P₌1). The results revealed that teaching the verbal communication pattern based on the holy Quranic verses had a meaningful impact on the reduction of motheryoung daughter conflicts in the experimental groups. Considering the findings of the present study, it can be claimed that the verbal communication pattern based on the holy Quranic verses is an appropriate technique for reducing motheryoung daughter conflicts