شماره ركورد :
918637
عنوان مقاله :
ماهيت بشر و نظريه سياسي
عنوان فرعي :
The Human Nature and Political Theory
پديد آورندگان :
شجاعيان، محمد نويسنده استاديار گروه علوم سياسي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1395 شماره 15
رتبه نشريه :
فاقد درجه علمي
تعداد صفحه :
16
از صفحه :
25
تا صفحه :
40
كليدواژه :
النظريه السياسيه , دولت , طبيعه الانسان , ماهيت بشر , نظريه سياسي , Aristotle , political theory , State , ارسطو , الحكومه , human nature
چكيده فارسي :
ارتباط ماهيت بشر و نظريه سياسي، يكي از مهم‌ترين مباحث در مطالعه تحليلي هر نظريه سياسي است. انديشمندان سياسي معمولاً مشروعيت ديدگاه خويش درباره سياست و حكومت را بر تبيين و برداشت خاصي از ماهيت انسان‌ها بنا مي‌نهند. ايده اصلي پژوهش حاضر آن است كه ماهيت بشر را صرفاً نمي‌توان و نبايد يك موضوع با اهميت در سياست و نظريه سياسي دانست؛ آن‌گونه كه عدالت، برابري يا آزادي اين‌گونه هستند؛ بلكه ماهيت بشر در واقع، فضايي است كه در درون آن فضا، نظريه سياسي و تلقّي و برداشت از سياست، شكل مي‌گيرد. اگر به موضوع ماهيت بشر توجه اساسي صورت گيرد آنگاه تكليف بسياري از امور در نظريه سياسي معلوم خواهد شد؛ چنان‌كه برخي ناهماهنگيها و ابهامات در نظريات سياسي را مي‌توان نتيجه ابهام و عدم انسجام در برداشت نظريه‌پرداز سياسي از ماهيت بشر دانست. بنيادين بودن ماهيت بشر براي عقايد سياسي و به‌ويژه نظريه سياسي عبارت است از اينكه ماهيت بشر در واقع، چارچوبي را شكل مي‌دهد كه نظريه سياسي در درون آن صورت‌بندي مي‌شود. برداشت ما از ماهيت بشر مشخص مي‌كند كه غايت و هدف نظريه سياسي واجد چه نوع محتوا و مضموني بايد باشد.
چكيده لاتين :
The relationship between human nature and political theory is one of the most important debates in the analytical study of any political theory. Generally, political thinkers base their ideas about the legitimacy of their theories about policy and government on their own explanation and understanding of human nature. The main idea of this research is that human nature cannot and should not be considered as an important issue merely in politics and political theory as in the case of justice, equality and or freedom; rather, it is, in fact, a framework, in which political theory and perception of politics takes form. If special attention is given to the issue of human nature, then many details about political theory will be concealed, because some inconsistencies and ambiguities in political theories can be ascribed to the ambiguity about and incoherence in the conception of the political theoreticians of human nature. In political ideas and political theories, in particular, fundamentality of human nature means that human nature, in fact, forms the framework, in which political theory is formed. Our conception of human nature clarifies the kind of content which the aim of political theory should have.
چكيده عربي :
العلاقه بين طبيعه الانسان والنظريه السياسيه تعتبر واحدهً من اهمّ المباحث في الدراسات التحليليه لكلّ نظريهٍ سياسيهٍ، وعلما السياسه عادهً ما يحاولون اثبات مشروعيه آرايهم حول السياسه والحكومه، كما يتبنّون رويهً محدّدهً حول طبيعه الانسان. الفكره الاساسيه في هذه المقاله تتمحور حول انّ الانسان لا يمكن اعتباره مجرّد موضوعٍ هامٍّ في مجال السياسه والنظريات السياسيه كما هو الحال بالنسبه الي العدل والانصاف والحرّيه، بل انّ طبيعته في الحقيقه عبارهٌ عن نطاقٍ تنشا النظريه السياسيه في رحابه وفيه ايضاً تتضّح معالم السياسه وكيفيه تبنّي اصولها. لو انّنا اعرنا اهميهً بالغهً لطبيعه الانسان سوف تتّضح لنا حينيذٍ حقيقه جوانب كثيره من النظريه السياسيه، كما انّ منشا بعض نقاط الخلل والغموض في النظريات السياسيه يرجع الي عدم تحقّق انسجامٍ في استنتاج المنظّر السياسي لطبيعه الانسان وغموضها بالنسبه اليه. انّ اعتبار طبيعه الانسان بصفتها اساساً للمتبنّيات السياسيه - ولا سيما النظريه السياسيه - يعني اعتبار صيرورتها اطاراً تُصاغ في داخله النظريه السياسيه. كما انّ استنتاجنا لطبيعه الانسان من شانه ان يبيّن لنا المضمون الذي تتمحور حوله غايه النظريه السياسيه.
سال انتشار :
1395
عنوان نشريه :
معرفت سياسي
عنوان نشريه :
معرفت سياسي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 15 سال 1395
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت