مباني اشراقي ابن ابي جمهور احسائي در تحليل صفات الهي

حكمت اشراقي سهروردي، با توجه به قرابت انديشه‌ شيعي و اشراقي، همراه با شكوفايي انديشه‌ شيعي در تفكر علماي اماميه بسط و تداوم يافت. ابن ابي جمهور احسايي حكيم و متكلم برجستۀ شيعي قرن نهم هجري (متوفاي ابتداي قرن دهم) و از نوادر علم كلام شيعي، در زمرۀ اين علماست. وي در اثر ارزندۀ المجلي تلفيقي بي‌نظير بين آراي كلامي و فلسفي ارائه مي‌دهد. او در بسياري از موارد آراء و مباني اشراقي را براي توضيح و تبيين و يا تثبيت آراء و ديدگاه‌هاي كلامي و يا توسعه و تأسيس آراء و مباني جامع و جديد كلامي خود به كار مي گيرد. در بررسي مباحث توحيدي اثر ارزندۀ المجلي، مي‌توان مباني اشراقي وي را در تحليل صفات الهي در ذيل چهار نظريۀ اشراقي ارائه كرد: 1. نظريۀ علم اشراقي را ابتدا به نحو «وجودي» و به طريقۀ «اشراق حضوري» و «احاطه‌ تسلطيه» و درنهايت به نحو «اشراقي نوري» تحليل و تأويل مي‌كند. 2. صفت بصير را براساس نظريۀ رؤيت (ابصار) اشراقي به ادراك شهودي و علم كشفي تأويل مي‌كند. 3. «ارادۀ» واجب تعالي را نيز بر مبناي علم كشفي اشراقي تحليل مي‌كند. 4. درنهايت نظريۀ رب‌النوع‌هاي اشراقي را در تدبير انواع موجودات طبيعي، جانشين نظريۀ شوق و عشق مشائي مي‌كند