رابطه راهبردهاي فراشناختي و خلاقيت با خودكارآمدي دانش­آموزان

The Relationship between Metacognitive Strategies, Creativity, and Autonomy of Students

هدف پژوهش حاضر، بررسي رابطه راهبردهاي فراشناختي و خلاقيت با خودكارآمدي دانش‌آموزان پسر سال چهارم دبيرستان در شهرستان آبدانان بود كه به روش توصيفي ـ همبستگي انجام گرفت. جامعه آماري اين پژوهش كليه دانش‌آموزان پسر سال چهارم دبيرستان در سال تحصيلي1395- 1394 بودند كه با استفاده از جدول مورگان تعداد 123 نفر از آنها بعنوان نمونه و از طريق نمونه‌گيري تصادفي ساده انتخاب شدند. ابزارهاي مورد استفاده، پرسشنامه مهار تهاي فراشناخت روحاني‌نژاد و معنوي، خلاقيت عابدي و خودكارآمدي شرر بود و براي تجزيه و تحليل داده ها از ضريب همبستگي پيرسون استفاده شد. يافته هاي پژوهش نشان داد كه ميان راهبردهاي فراشناختي و خودكارآمدي و خلاقيت و خودكارآمد، رابطه مثبت و معني داري وجود دارد (05/0 > p). همچنين ميان خلاقيت و خودكارآمدي نيز رابطه مثبت و معني داري وجود دارد (05/0 > p).

The purpose of the present research was to examine the relationships between metacognitive strategies, creativity, and autonomy of male fourth-graders at a high school in Abdanan County following the descriptive-correlational method. The target population of this study consisted of all high school male fourth-graders in Abdanan in the educational year 2015-2016, from among whom 123 were chosen through simple random sampling by using Morganʹs Table. The data collection instruments consisted of three metacognitive strategies, creativity, and autonomy questionnaires. The Pearson Product Moment Formula was used to analyze the data. The findings indicated that there was a meaningful positive relationship between metacognitive strategies and autonomy. Moreover, there was a meaningful positive relationship between creativity and autonomy. The significance level for data analysis was set at 0.05.