رابطه حاكميت فناوري اطلاعات و حاكميت شركتي ميان سازمان‎هاي دولتي حوزه فناوري اطلاعات

The Relationship between Corporate Governance and IT Governance in Public Organizations

حاكميت شركتي سيستمي است كه با آن شركت‎ها اداره و كنترل مي‎شوند و ساختاري را شكل مي‎دهد كه از طريق آن مي‎توان دستيابي به اهداف و عملكرد سازمان را نظارت كرد. فناوري اطلاعات با ايجاد دسترسي مناسب و آسان به اطلاعات، بستر شفاف‎سازي فعاليت‎هاي سازمان را فراهم مي‎آورد. اين پژوهش با هدف ارزيابي رابطه مولفه‎هاي حاكميت فناوري اطلاعات و حاكميت شركتي اجرا شده است. پژوهش حاضر از نوع توصيفي ـ همبستگي است. بر اساس نظر خبرگان، سه وزارتخانه با حوزه فناوري اطلاعات ارتباط مستقيمي دارند. جامعه آماري اين پژوهش مديران عالي، معاونان و مديران مياني سازمان‎هاي حوزه فناوري اطلاعات زيرمجموعه اين وزارتخانه‎ها در نظر گرفته شده است و 178 نفر از 21 سازمان حوزه فناوري براي نمونه آماري انتخاب شدند. شاخص‎هاي حاكميت فناوري اطلاعات با بهره‎مندي از چارچوب كوبيت ارزيابي شد. جمع‎آوري اطلاعات شاخص‎هاي حاكميت شركتي و حاكميت فناوري اطلاعات در سازمان‎هاي نمونه به‎كمك پرسشنامه انجام گرفت و رابطه بين اين شاخص‎ها با استفاده از تحليل همبستگي كانوني بررسي شد. از نتايج اين پژوهش مي‎توان به برقراري رابطه بين حاكميت فناوري اطلاعات و حاكميت شركتي اشاره كرد كه برنامه‎ريزي و سازماندهي فناوري اطلاعات در اين رابطه، بيشترين وزن را ميان مولفه‎هاي حاكميت فناوري اطلاعات دارند.

Corporate governance is the system by which corporations are directed and controlled. Corporate governance also provides the structure through which company objectives are established, the means to achieve these objectives, and how to monitor their performance. ICTs have the potential to make organization and its services more transparent by providing easy access to information. This research aims to evaluate the relationship between information technology governance and corporate governance. The survey sample population consisted of 178 randomly taken managers and employees who work in public organizations. To examine the hypothesis, we use canonical correlation analysis. An important part of results from canonical correlation analysis indicated that there is a proper linear mixture between the variables of canonical effective factors on corporate governance and its components.