علوم اجتماعي نينديشيدني ؛ محدوديت هاي پارادايم هاي قرن نوزدهمي

والرشتاين يكي از برجسته ترين و تأثيرگذارترين نظريه پردازان اجتماعي است كه از سال 1974، يعني سال انتشار نخستين جلد از كتاب با اهميت نظام جهاني مدرن، تاكنون كوشيده است براي بازسازي طرح كارل ماركس در تبيين نظام جهاني و آينده آن طرح نظري گستردهاي را پيش ببرد. وي يكي از مؤلفه هاي اساسي اين طرح را بازانديشي در علوم اجتماعي مدرن ميداند، زيرا معتقد است بنيان هاي اين علوم همزمان بسا بسط و گسترش نظام سرمايه داري در قرن نوزدهم فراهم شده و از اين رو اين علوم سرشار از «اسطوره هاي سازماندهي كننده» قرن نوزدهمي اند كه در حال حاضر گمراه كننده و مانع عمده در تحليل كارآمد جهان اجتماعي هستند. يكي از كتابهاي مهمي كه وي به قصد بازانديشي اين علوم نوشته، كتاب علوم اجتماعي نبينديشيدني است كه در اين نوشتار معرفي شده است. در اين مقاله ضمن معرفي اجمالي والرشتاين و طرح نظري وي براي تحليل نظام جهاني سرمايه داري، ايده هاي اصلي فصول مختلف كتاب مرور مي شود. سپس مباني نظري اي كه والرشتاين با بهره گيري از آنها بر ضرورت بازسازي علوم اجتماعي پافشاري مي كند، معرفي شده و راهكارهاي وي براي تحقق اين بازسازي ارائه مي شود. در پايان توضيح داده مي شود كه اين كتاب براي خواننده ايراني چه اهميتي دارد و چگونه ميتوان از آن بهره برد.