سرمايه فرهنگي و مداراي اجتماعي (آزمون مدل ميميك)

Cultural capital and Social Toleration (Examination of MIMIC Model)

ما در جامعه اي زندگي مي‏كنيم كه اعضاي آن داراي انديشه ها و رفتارهاي متفاوت هستند و متناسب با هر موقعيت اجتماعي يك واكنش ويژه اي را بروز مي‏دهند. يكي از اصولي كه در بهبود و رشد روابط انسان با ديگران، تأثير شگرفي دارد، مدارا و تحمل ديگران است. تحقيق حاضر با استفاده از نظريه ي منش و ميدان بورديو به دنبال بررسي تأثير سرمايه ي فرهنگي بر ارتباطات بين فردي با تأكيد بر مداراي اجتماعي و به طور خاص مداراي رفتاري مي‏باشد جامعه ي آماري اين پژوهش كليه ي جوانان 35-18 سال شهر ساري (176996 نفر) بوده كه با استفاده از فرمول كوكران، 400 نفر از آنها به‏عنوان حجم نمونه‏ي تحقيق انتخاب شده‏اند؛ همچنين داده‏هاي مورد نياز تحقيق از طريق ابزار پرسشنامه به روش ميداني گردآوري شده است. تحليل داده نيز به وسيله‏ي نرم افزارهاي SPSSو Amos انجام گرديده است. نتايج تحقيق نشان داد كه بين سرمايه ي فرهنگي و ابعاد آن با مداراي اجتماعي (رفتاري) رابطه و تأثير معناداري وجود دارد؛ همچنين نتايج بيانگر آن است كه رابطه ي بين ابعاد سرمايه ي فرهنگي و مداراي رفتاري معني‏دار و مثبت مي‏باشد. نتايج مدل ساختاري نشان مي‏دهد كه ابعاد سرمايه‏ي فرهنگي 28 درصد از تغييرات مداراي اجتماعي را تبيين كرده است.

We live in society whose members have different mindsets and behaviors, and show a specific reaction to different social situations. One of the principles that have a remarkable influence on improving and developing the relationships between people is toleration. The research is conducted using Bourdieu’s nature and field theory in an attempt to evaluate the effect of cultural capital on interpersonal communication with emphasis social toleration and particularly behavioral toleration. The statistical population of this study consisted of all young people (1835 years old) in the city of Sari (176996 individuals), 400 of which were selected as the sample for the survey using Cochran Formula. Data needed for the research was obtained in the field method and by means of a questionnaire. Data analysis was performed using SPSS and Amos software. Results showed a significant and positive relationship between aspects of cultural capital and social (behavioral) toleration. Results of structural model test suggest that aspects of cultural capital have explained 28% of variation in social toleration.