شماره ركورد :
924186
عنوان مقاله :
نقش واسطه‌اي شناخت ناكارآمد بين طرحواره‌هاي ناسازگار اوليه و وسواس فكري-عملي
عنوان فرعي :
The Mediating Role of Dysfunctional Cognition between Early Maladaptive Schemas and Obsessive Compulsive Disorder
پديد آورندگان :
مخبر دزفولي، عليرضا نويسنده گروه روانشناسي، دانشكده ادبيات و علوم انساني، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ايران Mokhbere-Dezfuli, Alireza , رضايي، فاطمه نويسنده استاديار گروه روانشناسي،گروه روانشناسي، دانشكده علوم انساني، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ايران. Rezaei, Fatemeh , صادقي، مسعود نويسنده استاديار گروه روانشناسي،گروه روانشناسي، دانشكده علوم انساني، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ايران. Sadeghi, Masoud
اطلاعات موجودي :
دو ماهنامه سال 1395 شماره 105
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
15
از صفحه :
717
تا صفحه :
731
كليدواژه :
Obsessive Compulsive , شناخت ناكارآمد , طرحواره‌هاي ناسازگار اوليه , وسواس فكري-عملي , Dysfunctional cognition , Early maladaptive schemas
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: مدل‌هاي شناختي معتقدند كه شناخت به صورت سلسله‌مراتبي سازمان يافته‌ است طوري كه طرحواره‌هاي ناسازگار از طريق پردازش شناختي سطحي، رفتار را تحت تاثير قرار مي‌دهند. هدف اين مطالعه تعيين نقش واسطه‌اي شناخت ناكارآمد بين طرحواره‌هاي ناسازگار اوليه و وسواس فكري-عملي بود. روش بررسي: آزمودني‌هاي اين پژوهش مقطعي-توصيفي، 500 نفر از كاركنان شركت فولاد خوزستان بودند كه به روش نمونه‌گيري تصادفي چند مرحله‌اي، انتخاب شدند. در اين مطالعه، پرسش نامه ي وسواس فكري- عملي (OCI-R)، پرسش نامه ي باورهاي وسواسي در حيطه ي شناخت (OBQ-44)، مقياس نگرش ناكارآمد (DAS)، فرم كوتاه 90 سوالي پرسش نامه‌ي طرحواره‌هاي يانگ و پرسش نامه ي افكار خودآيند منفي (NAT) استفاده شد. داده‌ها با آزمون‌هاي آماري همبستگي پيرسون و معادله‌سازي ساختاري به وسيله ي نرم‌افزار‌هاي 19SPSS و 19AMOS مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته‌ها: نتايج نشان داد كه مدل پيشنهادي به خوبي برازش شده است. در اين مدل، طرحواره‌هاي ناسازگار اوليه و شناخت ناكارآمد اثر مستقيم و معناداري بر وسواس فكري-عملي داشتند (001/0 > P) و شناخت ناكارآمد به طور معناداري بين طرحواره‌هاي ناسازگار اوليه و وسواس فكري-عملي ميانجي‌گري كرد (31/0-14/0=CI). نتيجه‌گيري: اين مطالعه نشان داد كه طرحواره‌هاي ناسازگار اوليه، پردازش سطحي شناختي را هدايت مي‌كند. بنابراين، پيشنهاد مي‌شود در درمان وسواس فكري-عملي بر طرحواره‌هاي ناسازگار اوليه و شناخت ناكارآمد توجه شود.
چكيده لاتين :
Background and Objective: Cognitive models state that cognitions are organized hierarchically, so that the underlying maladaptive schemas affect behavior via superficial cognitive processes. This study aimed to determinate the mediating role of dysfunctional cognition between early maladaptive schemas and obsessive compulsive disorder. Subjects and Methods: The subjects of this descriptive-cross-sectional research were 500 employees of Khuzestan steel company who were selected via multi-phases random sampling method. In this study the Obsessive-Compulsive Inventory-Revised (OCI-R(, the Obsessive Beliefs Questionnaire-44 (OBQ-44), the Dysfunctional Attitude Scale (DAS), the Early Maladaptive Schemas’ Questionnaire-Short Form (SQ-SF) and the Automatic Thoughts Questionnaire (ATQ) were used. Data was analyzed by using Pearson correlation and structural equation modeling via SPSS19 and AMOS19. Results: Results showed that the proposed model fit clinical sample extremely well. In this the model early maladaptive schemas and the dysfunctional cognition had significant direct effect on obsessive compulsive (P < 0.0001). Also, dysfunctional cognition mediated between early maladaptive schemas and obsessive compulsive significantly (CI=0.14-0.31). Conclusion: Present study showed that early maladaptive schemas affect surface- level of cognitive processes. This study suggests that it is better to attend to early maladaptive schemas and dysfunctional cognition in treating obsessive compulsive disorder.
سال انتشار :
1395
عنوان نشريه :
مجله علمي پزشكي جندي شاپور
عنوان نشريه :
مجله علمي پزشكي جندي شاپور
اطلاعات موجودي :
دوماهنامه با شماره پیاپی 105 سال 1395
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت