بررسي وضعيت سبك زندگي ارتقادهنده سلامت و پيش‌بيني‌كننده‌هاي فردي اجتماعي آن در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلي كيستيك

Assessment of health promoting lifestyle status and its socio-demographic predictors in women with polycystic ovarian syndrome

زمینه و هدف: برای حفظ و ارتقای سلامتی، تصحیح و بهبود سبك زندگی امری ضروری است. اصلاح سبك زندگی نقش مهمی در سلامتی طولانی مدت زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی­كیستیك دارد. لذا این مطالعه با هدف تعیین وضعیت سبك زندگی ارتقادهنده سلامت و پیش‌بینی­كننده­های فردی- اجتماعی آن در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌كیستیك انجام گرفته ­است. روش بررسی: این مطالعه مقطعی توصیفی- تحلیلی در مورد 174 زن مبتلا به سندرم تخمدان مراجعه‌كننده به كلینیك­های دولتی و خصوصی زنان و ناباروری شهر ارومیه- ایران در سال 1394 انجام یافته است. داده­ها با استفاده از پرسشنامه­های فردی- اجتماعی و سبك زندگی ارتقا­دهنده سلامت جمع­آوری شد. جهت تحلیل داده‌ها از آمارهای توصیفی و آزمون‌های آماری تی‌مستقل، آنالیز واریانس یك طرفه و رگرسیون خطی چندگانه در SPSS نسخه 21 استفاده شد. یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار نمره كلی سبك زندگی ارتقادهنده سلامت 3/0±2/2 از محدوده نمره قابل دستیابی 4-1 بود. بیش‌ترین میانگین مربوط به زیرمقیاس تغذیه (5/0±9/2) و كم‌ترین میانگین نمره مربوط به زیرمقیاس كنترل استرس (5/0±2/1) بود. براساس مدل رگرسیون خطی چندگانه، متغیرهای BMI، تحصیلات همسر، اولین فرد حامی و مقدار خون‌ریزی از پیش‌بینی­كننده­های سبك زندگی ارتقادهنده سلامت در زنان مبتلا به PCOS بودند. نتیجه‌گیری: با توجه به قرار گرفتن میانگین نمره كلی سبك زندگی ارتقادهنده سلامت و برخی از ابعاد آن در میانه دامنه نمرات قابل كسب، ضرورت دارد در كنار سایر درمان­ها، بهبود سبك زندگی ارتقادهنده سلامت زنان مبتلا به PCOS با توجه به مؤلفه­های فردی- اجتماعی تأثیرگذار در برنامه كاری مراقبان بهداشتی- درمانی قرار گیرد.

Background & Aim: Improving and modifying lifestyle is necessary for health maintenance and promotion. Modification of lifestyle can have an important role in the long-term health of women with Poly Cystic Ovarian Syndrome (PCOS). Therefore, this study aimed to determine the status of health promoting lifestyle and its socio-demographic predictors in women with PCOS. Methods & Materials: This analytical descriptive cross-sectional study was conducted on 174 women with PCOS referred to gynecology and infertility clinics in Urmia-Iran, in 2015. The data were collected through the socio-demographic and Health Promoting Lifestyle Profile questionnaires. Descriptive statistics, independent t-test, one-way analysis of variance and multivariate linear regression were used to analyze the data through SPSS software version 21. Results: The mean (standard deviation) of total score of the health promoting lifestyle was 2.2 (0.3) out of 4. The highest mean score was in nutrition subscale [2.9 (0.5)] and the lowest mean score was in the subscale of stress control [1.2 (0.5)]. Based on the multivariate linear regression model, the variables of BMI, spouse’s education level, the first supporter and menstrual bleeding amount were predictors of the health promoting lifestyle in women with PCOS. Conclusion: Considering that the mean of total score of the health promoting lifestyle and some of its subscales were in the middle of the range of possible scores, it is necessary that besides other therapies, the improvement of health promoting lifestyle in women with PCOS, according to the influencing socio-demographic determinants, be on the agenda of health providers.