دريدا و هوسرل : تعليق يا تمكين

Derrida and Husserl: Suspension or Obedience

يكي از منابع فكري دريدا و رويكرد ساختارزدايي ، انديشه هاي هوسرل و روش پديده شناسي است .دريدا از منتقدان جدي هوسرل و در عين حال به طور آشكار وپنهان تحت تاثير عميق وي نيز است . نقد عمده وي به هوسرل، به چالش كشيدن اين ادعا است كه بايستي در ساحت معرفت شناسي تمامي پيش فرض ها را به يك سو نهاد . من استعلايي به عنوان فاعل چنين فعلي است . دريدا مدعي است كه خود اين من استعلايي از دايره فرايند به تعليق در آوردن پديده شناسي بيرون مي ماند . دريدا بر اين باور است كه هوسرل نيز يكي از بانيان متافيزيك حضور در قرن بيستم است. اوج متافيزيك حضور هوسرل در تلقي وي از نشانه ظهور پيدا كرده است .با اين حال وي در تكوين ساختارزدايي ، هم به لحاظ ساختاري و هم به لحاظ محتوا از پديده شناسي بهره هاي فراوان برده است . به اجمال اينكه اين مقاله از دو بخش تشكيل شده است. دربخش اول نقد دريدا به هوسرل مورد ارزيابي قرار مي گيرد و در بخش دوم تاثيرات هوسرل و پديده شناسي بر دريدا و ساختارزدايي بررسي مي شود .