راهبرد خاورميانه اي اوباما ؛ از واگذاري مسووليت تا همراهي محدود

از راهبرد خاورميانه اي باراك اوباما انتقادهاي فراواني شده و به زعم برخي فاقد چشم انداز راهبردي عنوان شده است. بررسي راهبرد خاورميانه اي ايالات متحده در دوره رياست جمهوري اوباما از منظر واقع گرايي نوكلاسيك نه تنها اين ديدگاه را تاييد نمي كند؛ بلكه مبين اين نكته است كه اوباما از آغاز، راهبرد منسجم و روشني را در قبال خاورميانه درپيش گرفته و بر همين اساس نيز توانسته است اقدامات درخور توجهي را در راستاي ارتقاي امنيت ملي امريكا انجام دهد. از اين رو، پاسخ به اين سوال مهم است كه اوباما در قبال خاورميانه چه راهبردي را اتخاذ و بر اساس آن، چه روندي را طي كرده است؟ پژوهش حاضر با بهره گيري از روش توصيفي- تحليلي، نشان مي دهد راهبرد خاورميانه اي ايالات متحده در دوره اوباما با واگذاري مسووليت به متحدان منطقه اي خود در قالب موازنه از راه دور آغاز شده و باگذشت زمان به سمت تقبل محدود مسووليت حركت كرده است. با توجه به نزديكي اصول سياست خارجي دولت اوباما به نظريه واقع گرايي، ازنظر نويسندگان مقاله، اين نظريه مي تواند تبيين مناسب تري از سياست خارجي ايالات متحده در دوره رياست جمهوري باراك اوباما ارائه دهد.