رويكرد نئومركانتيليست روسيه و چين به انرژي آسياي مركزي

كاربرد سياست‌هاي نئومركانتيليست از سوي قدرت‌هاي بزرگ دال بر ناكارآمدي طرح هاي مركانتيليست استثماري قرن گذشته و ظهور عصر جديدي از كشمكش و رقابت براي برقراري تعادل تجاري و حداكثرسازي منافع اقتصادي است. اولويت كنترل منابع انرژي آسياي مركزي سياست سلطه بر منابع هيدروكربن آنرا در كانون سياست خارجي قدرت هاي منطقه اي روسيه و چين با هدف همگرايي و تثبيت جايگاه برتر نسبت به قدرت رقيب قرار داده است. خيز براي توسعه اقتصادي و همزمان افزايش بهاي نفت و گاز در بازار جهاني تكاپوي روسيه براي دستيابي به درآمد ارزي حاصل از تجارت مواد خام و اتكاي چين بر شريان حياتي نفت و گاز به منظور تداوم رشد اقتصادي، طراحي سياست هاي نئومركانتيليست حداكثرسازي كنترل منابع را اجتناب ناپذير ساخته است. وقوع بحران‌هاي اقتصادي و سياسي در روابط روسيه و اتحاديه اروپا و كاهش قيمت استراتژي تجاري روسيه در بخش نفت و گاز را تغيير داد كه به افزايش حجم صادرات و همگرايي تجاري با چين براي تامين كسري درآمد ارزي انجاميد. در اين ميان با توجه به رقابت ميان دو قدرت منطقه اي بزرگ سوال اين است كه كدام مولفه به تدوين و اجراي سياست‌هاي تجاري اقتصادي نئومركانتيليست در منطقه شدت بخشيده است؟ فرضيه اصلي مقاله اين است كه بهره برداري از منابع غني نفت و گاز با اهداف كسب درآمد ارزي، تداوم رشد اقتصادي داخلي، حفظ موازنه و تعادل در قيمت‌ها، مقابله با سلطه رقيب بر منابع، پيگيري سياست هاي نئومركانتيليست در منطقه را ضروري ساخته است. روش تحقيق در اين مقاله توصيفي تحليلي با استناد به كتاب و مقالات لاتين و تارنما‌هاي معتبر فضاي مجازي است.