عنوان مقاله :
بررسي جايگاه خيال و اسطوره در نقاشي قهوهخانهاي (روش ژيلبر دوران)
پديد آورندگان :
رحماني، نجيبه نويسنده , , شعباني خطيب، صفرعلي نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
دو ماهنامه سال 1395 شماره 42
كليدواژه :
خيال , اسطوره , ژيلبر دوران , نقاشي قهوهخانهاي , منظومه شبانه و روزانه
چكيده فارسي :
نقاشی قهوهخانهای از معدود هنرهای عامیانه برجامانده در ایران است كه خاستگاه آن، نگرشهای ملی و مذهبی مردم(عوام) در عصر قاجار است. پشتوانة این نقاشیها خیال و اسطوره است كه ریشه در ذوق فكری و روح جمعی دارد. خیال بنمایة صوری، نقاشیها را شكل داده و اسطورههای ملی و مذهبی نیز بنمایههای محتوای آثار را میسازند كه خود ریشه در فرهنگ غنی و روح جمعی ایرانیان دارد. نقاشی قهوهخانهای كه به دست هنرمندان مكتبندیده پایهگذاری شد، بر پایههای تخیل و اسطورهمداری استوار است، چنانكه نقاشان این شیوه كار خویش را خیالنگاری نامیده و ارتباط آن را با تخیل، منشأ آفرینش آثارشان اعلام میكردند. اسطورهمداری (ترسیم اساطیر ملی و مذهبی) نیز از اركان مهم این هنر محسوب میشود و تقابل نیروهای خیر و شر، مفهوم اصلی این اسطورهمداری را شكل میدهد. این نمودهای تقابلگونه در ناخودآگاه هنرمند مكتب ندیده نهفته است و میتوان با كمك نظریه منظومه شبانه و روزانه ژیلبر دوران آنها را رمزگشایی كرد. ژیلبر دوران این نمودهای متضاد را مربوط به ناخودآگاه آدمی و ترس وی از عالم ناشناخته مرگ كه به واسطه زمان بر انسان تحمیل شده میداند، میتوان این امر را در مورد هنرمندانی بررسی كرد كه به واقع به ترسیماتی برخاسته از تخیل خویش دست زده و به شكل خودجوش و بدون آموزش، تخیلات خویش را نقاشی كردند. این مقاله بر آن است با توجه به نظریه منظومه شبانه و منظومه روزانه ژیلبر دوران و به روش اسنادی و كتابخانهای، به واكاوی جایگاه تخیل و اسطوره و نقش سازنده عنصر خیال و اسطورهپردازی در نقاشی قهوهخانهای بپردازد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد كه هنرمندان شیوه قهوهخانهای با مدد از تخیل و نیروی آفرینشگری آن و با استعانت از اسطورهپردازی به ترسیم هراسهای شخصی(ترس از مرگ) و ناخودآگاه جمعی ملت خویش دست زدند و همزمان عناصر تقابلگونهای در برابر این هراسها ترسیم كردند.
اطلاعات موجودي :
دوماهنامه با شماره پیاپی 42 سال 1395
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان