توازن ميان حسابرسي و بازاريابي

Balance between auditing and marketing

اين مطالعه به بررسي اين موضوع مي‌پردازد كه چگونه نگرش حسابرسان نسبت به بازاريابي و اهميت اين حرفه براي آن‌ها مي‌تواند بر ايجاد تعادل ميان فعاليت‌هاي حسابرسي و بازاريابي موثر باشد. هدف اين مطالعه بررسي تاثير تغيير محيط كار حسابرسان بر رابطه ميان دو حرفه حسابرسي و بازاريابي است. بررسي‌ها نشان مي‌دهد حسابرساني كه نگرش مثبتي به بازاريابي دارند، زمان بيشتري را در مقايسه با حسابرساني كه نگرش مثبت كمتري دارند صرف فعاليت‌هاي بازاريابي مي‌كنند. به‌علاوه حسابرساني كه فعاليت‌هاي بازاريابي را مهم مي‌دانند، زمان قابل‌توجهي را صرف فعاليت‌هاي بازاريابي مي‌كنند. بررسي‌ها نشان مي‌دهند كه فاصله نظري ميان حرفه حسابرسي و حرفه بازاريابي در عمل همانند گذشته وجود ندارد.

This study explores how auditors’ attitudes toward marketing and their views on the importance of marketing affect how they balance their time spent on auditing and marketing activities. The purpose is to understand how changes in the business environment for auditors affect the relationship between the auditing profession and marketing. Findings suggest that auditors with a positive attitude toward marketing spend significantly more time on marketing activities compared to those with a less positive attitude. Furthermore, auditors who view marketing activities as important spend significantly more time on marketing activities. The results indicate that the theoretical distance between the auditing profession and marketing does not exist in practice to the same degree as in the past.