شماره ركورد :
931807
عنوان مقاله :
جايگاه شرط موامره در خيار شرط از منظر فقه شيعه
عنوان فرعي :
The Position of Shart al-Mu’āmara (the Option of Consultation or Advice) from the View of Shia Fiqh
پديد آورندگان :
عليشاهي قلعه‌جوقي، ابوالفضل نويسنده دانشيار دانشگاه ياسوج , , ملاشاهي، عليرضا نويسنده دانشجوي دكتري فقه و مباني حقوق اسلامي دانشگاه ياسوج ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1395 شماره 14
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
16
از صفحه :
59
تا صفحه :
74
كليدواژه :
شرط موامره , خيار شرط , مستامَر , تعدد مشاوران
چكيده فارسي :
در ميان خيارات، خيار شرط به دليل اينكه نتيجه اراده طرفين عقد مي‌باشد، از ويژگي خاصي برخوردار است. طرفين عقد در خيار شرط، مي‌توانند شرط نمايند كه شخص ذوالخيار پس از مشورت با شخص ثالث، در مورد تنفيذ يا رد عقد اعمال نظر نمايد. به اين شرط در اصطلاح، شرط موامره يا استشاره يا استيمار مي‌گويند. دو سوال درباره شرط موامره وجود دارد: چرا اشتراط موامره، سبب سلب حق تنفيذ يا رد عقد توسط موامر قبل از استشاره مي‌شود؟ اگر موامر خلاف راي ثالث عمل نمايد، تكليف چيست؟ اين پژوهش در پاسخ به پرسش اول به اين نتيجه دست يافته است: با توجه به اينكه خيار، جداي از شرط موامره فرض نمي‌شود، موامِر پيش از استيمار، حق تنفيذ يا رد عقد را ندارد و اعمال خيار اثري نخواهد داشت. در پاسخ به پرسش دوم مي‌توان گفت: اين مورد دو حالت دارد: الف) زماني كه موامر با مشاور مشورت نمايد و مشاور امر به تنفيذ عقد نمايد، در اين صورت به اثبات مي‌رسد كه بر موامر تنفيذ عقد لازم است. حال اين لزوم تنفيذ يا به خاطر اين است كه شرط خيار فسخ حاصل نشده است، در نتيجه فسخ منتفي مي‌شود و يا اينكه تنفيذ عقد، به خاطر مقتضاي طبيعي خود عقد است ب) مشاور امر به فسخ نمايد، در اين صورت موامِر مالك حق فسخ مي‌شود و بين فسخ عقد و تنفيذ آن مخير است. در اين پژوهش، پس از شناخت ماهيت موامره، نظرات فقيهان و ادله آن‌ها درباره موارد يادشده بررسي گرديده و ديدگاه‌هاي يادشده با استدلال به اثبات رسيده است.
چكيده لاتين :
Among options (al-Khiarat), option clause for being the result of free will of two contract parties has a special feature. Two contract parties in option clause can stipulate that the person having option after consulting with a third party (person) can execute or does not put into effect the contract. Idiomatically, this option is named shart mu’?mara or the option of consultation or advice. There are two questions about this option: why does the stipulation of mu’?mara cause the negation of the right of fulfilment or non-fulfilment of contract (putting into effect the contract or not) by the client before advice or consultation? What should be done if the client acts contrary to the opinion of the third person? In the response to the first question, this research has achieved that the option (al-khiar) is not supposed or regarded to be separated from the stipulation of mu’?mara. The client before consultation and advice does not have the right to put into effect the contract or cancel it and exercising the option has no effect. In response to the second question, it should be mentioned that this case has two forms: when the client consults with consultant and the consultant orders to fulfill the contract, in this case, it is proved that it is necessary for the client to fulfill the contract. This obligation of fulfilment is for the condition of the option of cancellation or annulment has not been obtained therefore the annulation is void or the fulfilment of contract is for its natural exigency. The consultant commands to null or cancel it, in this case the client is the possessor of cancelation and has right (free) to cancel or fulfil the contract. After being familiar with the quiddity of mu’?mara (consultation or advice) in this paper, the evidences of Islamic jurists (fuqaha) have been studied about the determined cases and has been proved the determined opinions. Keywords: Option clause, Shart mu’?mara or the option of consultation or advice, Consultant, Variety of consultants.
چكيده عربي :
يتفرّد خيار الشرط بميزه خاصّه بين الخيارات، اذ انّه يُعَدّ نتيجه اراده طرفَي العقد. يستطيع طرفا العقد في خيار الشرط، ان يشترطا بانّ الطرف ذا الخيار بعد استشاره شخص ثالث يعمل برايه فيما يخصّ تنفيذ العقد او ردّه، ويُصطَلَح علي هذا الشرط بشرط الموامره او الاستشاره او الاستيمار. وفيما يتعلّق بشرط الموامره، هناك سوالان: لماذا يودّي اشتراط الموامره الي سلب حق التنفيذ او ردّ العقد من جانب الموامر قبل الاستشاره؟ ما العمل اذا عمل الموامر خلاف راي الشخص الثالث؟ وخلصت هذه الدراسه في الردّ علي السوال الاوّل الي انّه لا يحقّ للموامِر قبل الاستيمار، ان ينفّذ العقد او يردّه، ولا يترتّب علي تنفيذ الخيار ايّ اثر؛ لانّ الخيار لا يُفتَرَض مستقلًّا عن شرط الموامره. وفي الاجابه علي السوال الثاني، يمكن القول بهذا الموقف حالتان؛ الاولي: حينما يستشير الموامر مستشاره ويوصيه المستشار بتنفيذ العقد، ففي هذه الحاله يثبت وجوب تنفيذ العقد علي الموامر، ووجوب التنفيذ هذا امّا لانّ شرط خيار الفسخ لم يتحقّق وبالتالي ينتفي الفسخ وامّا لانّ تنفيذ العقد، من المقتضيات الطبيعيّه للعقد نفسه. الثانيه: ان يامر المستشار بالفسخ، ففي هذه الحاله يملك الموامِر حقّ الفسخ، وله الخيار في فسخ العقد او تنفيذه. بعد التعرّف علي ماهيّه الموامره، سلّطت هذه الدراسه الضو علي آرا الفقها وادلّتهم علي المواضيع المذكوره، وتمّ اثبات الآرا المطروحه بمنهج استدلاليّ. المفردات الاساسيّه: خيار الشرط، شرط الموامره، المستامَر، عدد المستشارين.
سال انتشار :
1395
عنوان نشريه :
آموزه هاي فقه مدني
عنوان نشريه :
آموزه هاي فقه مدني
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 14 سال 1395
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت