عنوان مقاله :
آزمون مدل عِلّي الگوهاي ارتباط خانوادگي، فراشناخت و ويژگيهاي شخصيتي با گرايش به تفكر انتقادي با ميانجيگري باورهاي معرفت شناختي در دانشآموزان پسر پايههاي مختلف تحصيلي دبيرستاني شهر اهواز
عنوان به زبان ديگر :
Testing a Model of Causal Relationships of Family Communication Patterns, Metacognition and Personality Traits with Critical Thinking Disposition, Mediated by Epistemic Beliefs of Female High School Students in Ahvaz
پديد آورندگان :
سپهوند، اسفنديار دانشگاه شهيد چمران اهواز - روان شناسي باليني , شهني ييلاق، منيجه دانشگاه شهيد چمران اهواز - روان شناسي باليني , عالي پور بيرگاني، سيروس دانشگاه شهيد چمران اهواز - روان شناسي باليني , بهروزي، ناصر دانشگاه شهيد چمران اهواز - روان شناسي باليني
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1396 شماره 17
كليدواژه :
گرايش به تفكرانتقادي , الگوهاي ارتباط خانوادگي , ويژگيهاي شخصيتي , باورهاي معرفت شناختي , مدل علي , خانواده و شخصيت , فراشناخت , دوره متوسطه
چكيده فارسي :
هدف از انجام پژوهش حاضر آزمون مدل عِلّي رابطه الگوهاي ارتباط خانوادگي (گفت و شنود و همرنگي)، فراشناخت و ويژگيهاي شخصيتي باز بودن به تجربه و وجداني بودن با گرايش به تفكرانتقادي با ميانجيگري باورهاي معرفت شناختي در دانشآموزان پسر پايههاي مختلف تحصيلي دبيرستاني شهر اهواز بود. جامعه آماري شامل كليه دانشآموزان پسر دبيرستاني شهر اهواز بود كه به روش تصادفي چند مرحلهاي 402 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در اين پژوهش از پنج پرسشنامه، الگوهاي ارتباط خانوادگي كوئرنر و فيتزپاتريك، آگاهيهاي فراشناختي شرا و دنيسون، پرسشنامه پنج عاملي نئو، پرسشنامه باورهاي معرفت شناختي بيلس و پرسشنامه گرايش به تفكر انتقادي ريكتس، جهت جمعآوري دادهها استفاده شد. ارزيابي مدل پيشنهادي با استفاده از مدلسازي معادلات ساختاري انجام گرفت. نتايج نشان داد كه تمامي ضرايب مسيرهاي بين متغيرها و گرايش به تفكرانتقادي معنيدار بودند. در اين مدل، روابطه گفت و شنود، فراشناخت، ويژگيهاي شخصيتي وجداني بودن و باز بودن به تجربه و باورهاي معرفت شناختي با گرايش به تفكرانتقادي مثبت و معنيدار بود و رابطه همرنگي با گرايش به تفكرانتقادي نيز منفي و معنيدار بود. شاخصهاي برازندگي نشان دادند كه مدل با دادهها برازش قابل قبولي دارد. نتايج ضرايب مسيرهاي غيرمستقيم، با استفاده از روش بوت استراپ در برنامه ماكرو، نتايج نشان داد همة فرضيههاي غيرمستقيم معنيدار ميباشند.
چكيده لاتين :
The purpose of this study was testing a model of causal relationships of family communication patterns (conversation and conformity), metacognition and personality traits (openness to experience and conscientiousness) with critical thinking disposition mediated by epistemic beliefs of female high school students in Ahvaz, in 2016. The sample consisted of 402 high school students who were selected by multi-stage random sampling method. In this study, five questionnaires were used for collecting data, Family Communication Patterns of Koerner and Fitzpatrick, Metacognitive Awareness of Schraw and Dennison, NEO Five-Factor Questionnaire, Epistemic Beliefs of Bayless and Critical Thinking Disposition of Ricketts. Structural equation modeling (SEM) method was used for analyzing the data. The results showed that all the path coefficients were statistically significant. The relationships of conversation, metacognition, conscientiousness, openness to experience and epistemic beliefs with critical thinking disposition were positive and significant and the relationship of conformity with critical thinking disposition was significant but negative. The model fit indices showed that the model fitted the data properly. The indirect paths were also tested, using bootstrap procedure of Preacher and Hayes. The results indicated that all the indirect hypotheses have been confirmed.
عنوان نشريه :
دست آوردهاي روان شناختي
عنوان نشريه :
دست آوردهاي روان شناختي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 17 سال 1396
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان