مدل علي پذيرش و به كارگيري يادگيري مجازي در كاركنان: نقش تناسب فناوري – شغل، خودكارآمدي و هنجار ذهني

A Causal Model of Acceptance and Utilization to Virtual Learning among Staffs: The Role Task-Technology Fit, self- Efficacy and Subjective Norm

هدف پژوهش حاضر ارائه مدل علي پذيرش و به كارگيري يادگيري مجازي در كاركنان با تاكيد بر نقش تناسب فناوري – شغل، خودكارآمدي و هنجار ذهني در بين كاركنان صنعت نفت مي باشد و تلاش شده است با بررسي عواملي مانند هنجارذهني، خودكارآمدي رايانه، تناسب فناوري – شغل و اثرات آنها با متغيرهاي مدل پذيرش فناوري يعني سودمندي ادراك شده، سهولت استفاده ادراك شده و تمايل و به كارگيري آموزش مجازي را مورد بررسي قرار دهد. پژوهش حاضر از نظر هدف كاربردي است و از نظر نحوه گردآوري و تحليل داده ها از نوع توصيفي – همبستگي مي باشد. جامعه آماري پژوهش حاضر كاركنان شركت نفت كه با آموزش مجازي آشنايي دارند (330 نفر) را شامل مي شود. شركت كنندگان چندين پرسشنامه مثل هنجارذهني از پرسشنامه آژان و هارتشورن (2008)، فناوري - شغل از پرسشنامه واتاناساك داكول و همكاران(2010)، سهولت استفاده ادراك شده از پرسش نامه مون و كيم (2001)، سودمندي ادراك شده از پرسشنامه كيم و همكاران (2007)، تمايل استفاده يادگيري مجازي از پرسشنامه سامي ينتو (2009)، خودكارآمدي رايانه از پرسشنامه والترز، و داگرتي (2007) تكميل نمودند. براي بررسي فرضيه هاي تحقيق از روش تحليل مسير استفاده شده است. نتايج نشان داد كه متغيرهاي تناسب فناوري – شغل، هنجارذهني، خودكارآمدي رايانه به صورت مستقيم و غيرمستقيم از طريق متغيرهاي واسطه اي سهولت استفاده ادراك شده و سودمندي ادراك شده بر متغير تمايل و به كارگيري يادگيري مجازي دربين كاركنان اثر معناداردارند. بيشترين اثر كل مربوط به متغير تناسب فناوري – شغل و سهولت استفاده ادراك شده و كم ترين اثر كل مربوط به متغير هنجار ذهني بر تمايل و به كارگيري يادگيري مجازي ميباشد.

The purpose of this study was to present a causal model of acceptance and utilization in the usage of virtual learning among oil industrial staffs. It has been tried to investigate the factors such as subjective norm، computer self- efficacy، tasktechnology fit and their relations to variables associated with the technology acceptance model، perceived usefulness، perceived ease of use and intention to use of virtual learning among staffs. In terms of objectives، this study was an applied research and in terms of the method of collecting and analyzing data، it was a descriptive and correlational research. The populations of this study were Oil Company employees who are familiar with virtual learning (330) included. The sample were 172(based on Morgan table)، who، were selected through the simplerandom sampling methods and Several questionnaires were completed by the participants، such as subjective norm Ajjan & Hartshorn (2008)، task-technology fit Vatanasakdakul & et al (2010)، perceived ease of use Moon & kim (2001)، perceived usefulness Kim & et al (2007)، and intention to use Samiento (2009) and computer self-efficacy Wolters & Daugherty (2007.To examine the research hypotheses، the path analysis was used. Findings indicated that computer self- efficacy، tasktechnology fit and Subjective norm have a significant effect on intention to use of virtual learning directly or indirectly، through the intermediate role of the variables perceived ease of use and perceived usefulness. The greatest total effect on intention to use of virtual learning were related to the Task-technology fit and perceived ease of use and the least total effect was related to the subjective norm.