رابطه بين عارضه هاي سازماني و كيفيت زندگي كاري با اثر بخشي مديريت سازمان

A Study of Relationship between Organizational Diagnosis and QWL (Quality of Work Life) whit Organization Management Effectiveness in The Islamic Azad University, Hamedan Branch

هدف از اين پژوهش بررسي رابطه بين عارضه هاي سازماني و كيفيت زندگي كاري با اثربخشي مديريت سازمان در دانشگاه آزاد اسلامي واحد همدان بوده است. روش پژوهش توصيفي و از نوع همبستگي است. جامعه آماري آن شامل كليه كاركنان دانشگاه آزاد اسلامي واحد همدان به تعداد 346 نفر است. حجم نمونه با استفاده از روش تصادفي طبقه اي نسبي و از جدول كرجسي و مرگان به تعداد 186 آزمودني انتخاب شده است.براي تجزيه و تحليل داده هاي گرد آوري شده و آزمون پرسش ها از روش هاي توصيفي در حد، فراواني، درصد، ميانگين، انحراف معيار و از روش هاي آمار استنباطي در حد ضريب همبستگي پيرسون و آزمونt براي گروه هاي مستقل، تحليل واريانس يك سويه، تحليل رگرسيون با روش هم زمان و آزمون تعقيبي توكي استفاده شده است. نتايج پژوهش حاكي از آنند كه ميانگين عارضه هاي سازماني ،كيفيت زندگي كاري و اثر بخشي مديريت سازماني دانشگاه آزاد اسلامي واحد همدان بالاتر از حد ميانگين 3 است. بين عارضه هاي سازماني و كيفيت محيط كاري، هم چنين، بين عارضه هاي سازماني و اثربخشي مديريت سازمان در دانشگاه آزاد اسلامي واحد همدان رابطه منفي و معناداردر سطح 0/01 وجود دارد. تفاوت عارضه هاي سازماني، كيفيت زندگي كاري و اثربخشي مديريت براساس تحصيلات معنادار است.

The aim of this study was to investigate the relationship between Organizational diagnosis and quality of life work whit organizational management effectiveness in Islamic Azad University, Hamadan branch, from the perspective of employees in the 1391-1392 academic year. The research design of the study is Descriptive and correlational. The population included 346 people (all employees). Out of this population 186 participants were selected through Krejcie and Morgan table using a stratified random sampling. To analyze the collected data and to examine the research question, descriptive method was shown in the form of: the limit, frequency, percentage, mean and standard deviation. Inferential statistical procedures were displayed through Pearson correlation coefficient and t-tests for Independent groups, one-way ANOVA of variance and regression analysis. With simultaneous and post hoc, Tukey test was used. The results of the study showed that Organizational diagnosis, QWL (quality of work life) and organization management effectiveness in The Islamic Azad university, Hamedan branch are above average the most rate organizational diagnosis. There is a negative and significant relationship of the level of 0/01 between Organizational diagnosis and quality of life work, as well as between organizational diagnosis and organizational management effectiveness in Islamic Azad University, Hamadan branch.The difference of Organizational diagnosis, the quality of working life and the effectiveness of management in terms of education is significant.