كاربست شناسه هاي نظريه خودكارآمدي بندورا با الگوي مديريت آموزش رياضي: راهبردي جديد در رشد خودكارآمدي دانش آموزان پسر دورة متوسطه

در پژوهش حاضر تأثير الگوي جديد مديريت آموزش در مقايسه با روش سنتي بر ميزان خودكارآمدي دانش آموزان به لحاظ آغازگري رفتار، تلاش جهت ادامه رفتار و مقابله با مشكلات و محدوديت ها در حل مسائل درس رياضي با طرح پژوهشي نيمه آزمايشي با پيش آزمون و پس آزمون همراه با گروه كنترل بررسي شد. دو كلاس هر يك به تعداد 36 دانش آموز پسر پاية چهارم دورة متوسطه شهرستان اسدآباد كه يكي بطور تصادفي در گروه آزمايش و ديگري در گروه كنترل قرار گرفتند، انتخاب شدند. دوره آموزشي براي هر دو گروه شامل 12 جلسه ي 90 دقيقه اي بود كه در مدت 8 هفته با محتواي درسي برابر به اجرا درآمد. به گروه كنترل با روش سنتي و به گروه آزمايش روايت آموزش رياضي با الگوي جديد مديريت آموزش شكل يافته با شناسه هاي نظريه بندورا از خودكارآمدي آموزش داده شد. پرسشنامه خودكارآمدي عمومي شرر و همكاران با روايي و پايايي محاسبه شده و در تحليل داده ها روش تي مستقل و تحليل كوواريانس به كار رفت. نتايج پژوهش تفاوت آماري معنادار آموزش رياضي با الگوي مديريت آموزش را در ميزان خودكارآمدي دانش آموزان گروه آزمايش در مقايسه با گروه كنترل نشان داد. بر مبناي يافته هاي اين پژوهش، كاربست الگوي جديد مديريت آموزش به عنوان راهبردي جديد در تدريس رياضي جهت پرورش و بهبود خودكارآمدي دانش آموزان توصيه گرديد.