نقش ظرفيت بدهي در انتخاب استراتژي هاي موثر به منظور كاهش مشكلات سرمايه گذاري كمتر از حد

The Role of Debt Capacity in the choice of effective strategies in reducing the under investment problem

هدف اين پژوهش بررسي نقش ظرفيت بدهي شركت­ ها بر تصميم ­گيري هم زمان اهرم و سررسيد بدهي به منظور رفع مشكلات سرمايه­ گذاري كمتر از حد در شركت­ هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. درراستاي دست يابي به هدف مذكور، تعداد 100 شركت از شركت­هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران كه اطلاعات موردنياز آن ها طي دوره (1393-1388) قابل دسترسي بود، انتخاب شدند. نتايج حاكي از آن است كه شركت­ هاي با ظرفيت بدهي پايين از استراتژي ­هاي سررسيد بدهي و اهرم به منظور رفع مشكلات سرمايه گذاري كمتر از حد به صورت جايگزين استفاده مي­كنند. اگرچه شركت ­هاي با ظرفيت بدهي بالا با انتخاب راهكارهاي نامناسب سبب تشديد مشكلات سرمايه­ گذاري كمتر از حد مي­شوند. همچنين نتايج پژوهش مطابق با تئوري سلسله مراتب و مخالف با تئوري تطابق سررسيد در شركت­ هاي بورسي ايران است.

The purpose of this research is to investigate the role of debt capacity on firm’s simultaneous decision of leverage and debt maturity in reducing underinvestment problems among firms listed in Tehran Stock Exchange. In order to attain research purpose، the required data of 100 companies during 1388 to 1393 were selected. For testing research hypothesis، we employ dynamic system analysis of generalized method of moments and logit regression. The results indicate that firms with lower debt capacity use debt maturity and leverage as strategic substitutes to solve underinvestment problems. However، firms with high debt capacity exacerbate the underinvestment problems by choosing the inappropriate solutions. Our results is consist with the packing order theory، but is opposite off maturity matching theory.