درآمدي بر مدل گفتمان سازي رسانه اي اقتصاد مقاومتي

با آنكه يكي از الزامات تحقق اقتصاد مقاومتي اجراي بند ۲۱ سياست كلي البته مورد اشاره است، به دلايل متعددي تاكنون مدل مفهومي در خصوص نقش و كار كردهاي رسانه ها در گفتمان سازي اقتصاد مقاومتي ارائه نشده است. تا اندازه اي اين مسئله طبيعي است، چون فرض مقدماتي آن است كه مسائل و رويكردهاي رسانه اي نسبت به اقتصاد مقاومتي داراي ابعاد فرهنگي بومي، و ملي است. اين مقاله ضمن بررسي نقش ابعاد ارتباطي و اقتصاد مقاومتي، با ارائه مدل هاي نظير چرخه گفتمان سازي اقتصاد مقاومتي، ابعاد مختلف تحقق گفتمان سازي را از منظر رويكردهاي رسانه اي، كار كرد رسانه ها، راهبردهاي رسانه اي، مخاطبان كنشگر اقتصاد مقاومتي و الگوها و مدل هاي روزنامه نگارانه براي تحقق ابعاد مختلف اقتصاد مقاومتي مورد بررسي قرار داده و تلاش كرده است به رهيافت هاي نويني در قالب ارائه مدل و الگو دست پيدا كند. مسئله مهم اينكه شمار تحقيقات ميان رشته اي در حوزهٔ اقتصاد مقاومتي و رسانه تاكنون آن گونه نبوده است كه به بسط ادبيات موضوعي كمك شاياني كند و مقالهٔ حاضر جزو اولين يافته هاي تحليلي يا تلاشي براي تبيين نقش رسانه در گفتمان سازي اقتصاد مقاومتي است