شماره ركورد :
943623
عنوان مقاله :
خوانش شعر «نوبت» بر اساس رويكرد نشانه شناسي «مايكل ريفاتر»
عنوان به زبان ديگر :
“Nobat” Reading An Approach to Michael Riffaterre Semiotics of Poetry
پديد آورندگان :
فياض منش، پرند دانشگاه گيلان , صفايي سنگري، علي دانشگاه گيلان - گروه زبان و ادبيات فارسي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1395 شماره 43
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
21
از صفحه :
139
تا صفحه :
159
كليدواژه :
نشانه شناسي , مايكل ريفاتر , شعر گفتار , سيدعلي صالحي
چكيده فارسي :
شعر گفتار، يكي از جريان هاي برجسته شعر معاصر و شعري مخاطب محور است كه در آن كنش القايي گفتار، مهم ترين عامل در برقراري ارتباط ميان متن و خواننده به شمار مي آيد. در اين مقاله، شعر زايا و باز «نوبت» از مجموعه «سفر به خير» سيد علي صالحي به روش توصيفي - تحليلي با تكيه بر رويكرد نشانه شناسي «ريفاتر» بررسي مي شود. هدف از اين پژوهش، درك ظرفيت ها و خوانشي جديد از شعر گفتار است. در خوانش دريافتي شعر «نوبت» كه با تكيه بر نشانه هاي مستقيم صورت مي گيرد، دلالت نهايي شعر، توصيفي صريح از آميختگي رفتن و اندوه است. اما در خوانش ديگر متن كه با توجه به كاربست چارچوب نظريه ريفاتر انجام شده، خواننده از نشانه هاي نشان دار و غير مستقيم فضاي روايي به فضايي سياسي - عاطفي ميرسد؛ چنان كه مرگ، دلالت نهايي شعر است و سير زندان - ترانه - مرگ، چرخه اي مطابق با چرخه عناصر غير دستوري، انباشت ها، منظومه هاي توصيفي، هيپوگرام ها و فضاي بينامتني از صداي «شاملو» و صداي دو شعر از «احمدرضا احمدي» و «حافظ موسوي» با شبكه دلالتي همسان مرگ است.
چكيده لاتين :
Colloquial poetry is one of the prominent trends in contemporary poetry. This kind of poem, in which induced speech act is the most important factor in communication between text and reader, is audience-oriented. In this paper, “Nobat”, a generative and open poem from “Safar be kheyr” Collection by Seyyed Ali Salehi, is investigated by descriptive-analytical method with an approach to Michael Riffaterre Semiotics of Poetry. The purpose of this study is to understand the capacity and a new reading of colloquial poetry. In heuristic reading of “Nobat”, which is based on direct signs, the final implication of the poem is an explicit description of combined senses of leaving and grief. But, in another reading of the poem, in which Riffaterre’s theoretical framework is employed, a reader moves from marked and indirect signs of the narrative space to a politicalemotional space; as if death is the ultimate indication of poetry and imprisonment - chanting – death is a cycle in accordance with nongrammatical elements, accumulations, descriptive systems, hypograms, and the intertextual space of Shamloo's voice and the sound of two poems by "Ahmad Reza Ahmadi" and "Hafez Mousavi" with similar implications network of death.
سال انتشار :
1395
عنوان نشريه :
پژوهش زبان و ادبيات فارسي
فايل PDF :
3618831
عنوان نشريه :
پژوهش زبان و ادبيات فارسي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 43 سال 1395
لينک به اين مدرک :
بازگشت