عنوان مقاله :
مقايسه شيوه هاي فرزندپروري ادراك شده، سبك هاي عمومي تصميم گيري و گرايش هاي شغلي در بين اساتيد دانشگاه
عنوان به زبان ديگر :
A comparison between perceived parenting, general decision-making styles and occupational tendencies in two groups of professors from humanities and basic sciences
پديد آورندگان :
حسين زاده اسكويي، علي دانشگاه شهيد بهشتي , زماني زارچي، محمدصادق دانشگاه تهران , تولايي زواره، وحيد دانشگاه سراسري اردكان يزد , فلاح زداه، هاجر دانشگاه شهيد بهشتي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1395 شماره 25
كليدواژه :
سبك هاي تصميم گيري , فرزندپروري ادراك شده , گرايش هاي شغلي
چكيده فارسي :
هدف: هدف پژوهش حاضر مقايسه شيوه هاي فرزند پروري ادراكي شده، سبك هاي عمومي تصميم گيري و گرايش هاي شغلي در بين اساتيد دانشگاه مي باشد. روش: نمونه تحقيق ۱۲۰ نفر از اساتيد دانشگاه شهيد بهشتي (۶۷ نفر علوم پايه و ۵۳ نفر علوم انساني) بودند كه به روش نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه شيوه هاي فرزندپروري ادراك شده اريندل (s-EMBU ۱۹۹۹) و پرسشنامه سبك هاي عمومي تصميم گيري اسكات و بروس (GDMS، ۱۹۹۵) گردآوري شد. رشته تخصصي اساتيد نيز به عنوان گرايش هاي شغلي آنها در نظر گرفته شد. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از آمار توصيفي (ميانگين، انحراف معيار) و روش تحليل واريانس چند متغيره مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج: نتايج نشان داد كه بين سبك هاي فرزندپروري ادراك شده و گرايش هاي شغلي در دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد. همچنين در زمينه سبك هاي تصميم گيري نيز بين دو گروه تفاوت معنادار مشاهده شد. بدين صورت كه سبك فرزند پروري طرد شده و سبك تصميم گيري عقلاني پيش بيني كننده معناداري براي گرايش هاي شغلي بود (۰/۰۵>p). بحث: با توجه به يافته ها، شيوه هاي فرزند پروري ادراك شده و سبك هاي تصميم گيري هردو از عوامل مرتبط با گرايش هاي شغلي افراد مي باشند. بنابراين توجه به اين دو متغير از مباحث حائز اهميت در فرايند مشاوره شغلي مي باشد. آمار توصيفي (ميانگين، انحراف معيار) و روش تحليل واريانس چند متغيره مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته ها: نتايج نشان داد كه بين سبك هاي فرزندپروري ادراك شده و گرايش هاي شغلي در دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد. همچنين در زمينه سبكهاي تصميم گيري نيز بين دو گروه تفاوت معنادار مشاهده شد. بدين صورت كه سبك فرزند پروري طرد شده و سبك تصميم گيري عقلاني پيش بيني كننده معناداري براي گرايش هاي شغلي بود (۰/۰۵>p). نتيجه گيري: با توجه به يافته ها، شيوه هاي فرزند پروري ادراك شده و سبك هاي تصميم گيري هر دو از عوامل مرتبط با گرايش هاي شغلي افراد ميباشند. بنابراين توجه به اين دو متغير از مباحث حائز اهميت در فرايند مشاوره شغلي مي باشد.
چكيده لاتين :
Objective: This study aimed to compare perceived style
of parenting, general styles of decision-making and
occupational tendencies in two groups of professors from
faculties of humanities and basic sciences of Shahid
Beheshti University. Method: The research sample is
constituted by 67 faculty members from basic sciences
(physics, chemistry, and mathematics) and 53 professors
from humanities who have been classified using random
sampling. The data was collected via perceived parenting
style questionnaire by Arrindell. (S-EMBU, 1999) and
general decision-making styles questionnaire developed
by Bruce and Scott (1995). Professors’ specialized major
was considered as their occupational tendency. The
collected data was analyzed using Pearson correlation
coefficient, multivariable regression, and variance
analysis. The collected data was analyzed using
descriptive statistics (mean, standard deviation) and
multivariate variance analysis. Results: The results
showed that there are significant relations between the
perceived styles of parenting and occupational tendencies.
Regarding decision-making styles, there was seen a
considerable difference between rational decision-making
style and occupational tendency such that this style was
more noticed among basic sciences faculty members. As
for other components, no significant difference was
observed. Conclusion: Hence, rational decision-making
style and rejected parenting are useful ways of predicting
one’s occupational tendency.
عنوان نشريه :
روان شناسي تحليلي شناختي
عنوان نشريه :
روان شناسي تحليلي شناختي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 25 سال 1395