شماره ركورد :
947365
عنوان مقاله :
تأثير دو ماه آموزش راه رفتن همراه با حمايت وزن روي تردميل بر تعادل و كيفيت زندگي بيماران ضايعه نخاعي ناكامل
عنوان فرعي :
The Effects of Two Months Body Weight Supported Treadmill Training on Balance and Quality of Life of Patients With Incomplete Spinal Cord Injury
پديد آورنده :
زماني حميد
پديد آورندگان :
دادگو مهدي 1339 نويسنده پزشكي , ابراهیمی تكامجانی اسماعیل نويسنده گروه فیزیوتراپی، دانشكده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشكی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، تهران، ایران. Ebrahimi Takamjani Ismail , حاجوج ایلی نويسنده گروه فیزیوتراپی، دانشكده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشكی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، تهران، ایران. Hajouj Elie , جمشیدی خورنه علی اشرف نويسنده گروه فیزیوتراپی، دانشكده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشكی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، تهران، ایران. Jamshidi Khorneh َAli Ashraf
تعداد صفحه :
10
از صفحه :
328
تا صفحه :
337
كليدواژه :
آموزش راه رفتن روي تردميل , Spinal cord injury , مقياس تعادل بِرگ , ضايعه نخاعي , Gait training , Berg Balance Scale
چكيده فارسي :
هدف ضایعه نخاعی یكی از مشكلات همه جوامع است كه بر جنبه‌های فردی و اجتماعی زندگی فرد تأثیر می‌گذارد. شایع‌ترین مشكلاتی كه بیماران ضایعه نخاعی با آن مواجه هستند، فلج و آتروفی عضلانی، درد و اسپاستیسیته است. همچنین، ممكن است توانایی راه رفتن در بسیاری از این بیماران با اختلال مواجه شود یا از بین برود. بیشتر رویكردهای متداولی كه برای توانبخشی بیماران ضایعه نخاعی وجود دارد، بر بخش‌های عصبی عضلانی سالم تأكید می‌كند تا از طریق ارتقای این بخش‌ها، نقص‌های موجود جبران شود. بر اساس مطالعات اخیر، سیستم عصبی‌عضلانی قابلیت پلاستیسیتی دارد و برای بهبود شرایط بیماران ضایعه نخاعی بهتر است علاوه بر بخش‌های سالم، به بخش‌های آسیب‌دیده نیز توجه شود و ظرفیت بهبود این بخش‌ها نیز مدنظر قرار گیرد. یكی از رویكردهای درمانی كه طی آن، تلاش می‌شود بخش‌های عصبی‌عضلانی آسیب‌دیده به‌ كار گرفته شود و وضعیت این بخش‌ها بهبود یابد، آموزش راه رفتن است كه به روش‌های مختلفی صورت می‌پذیرد. در این مطالعه، تأثیر آموزش راه رفتن روی تردمیل با حمایت وزن، بر تعادل و كیفیت زندگی بیماران ضایعه نخاعی ناكامل بررسی می‌شود. روش بررسی این تحقیق، مطالعه‌ای شبه‌تجربی است كه در آن ۱۵ بیمار ۲۶ تا ۴۸ ساله دچار ضایعه نخاعی با درجه C یا D طبق معیار انجمن ضایعه نخاعی آمریكا، به صورت داوطلبانه شركت كردند و حداقل یك سال از آسیب آنان می‌گذشت. نمونه‌گیری به صورت ساده و از بیمارستان‌ها و مراكز توانبخشی ضایعه نخاعی شهر تهران انجام شد. برای انجام این مداخله، بیمار در دستگاه حمایت وزن قرار گرفت و با استفاده از جلیقه و بالابر دستگاه، وزن بیمار تا جایی كه زانوها موقع فاز ایستایی راه رفتن خم نشوند و انگشتان پا موقع فاز آونگی به تردمیل كشیده نشوند، حمایت و تعلیق شد. سرعت تردمیل و میزان حمایت وزن در هر جلسه و بسته به شرایط بیمار تنظیم شد. برای همه بیماران، مداخله یكسان به مدت هشت هفته، سه روز در هفته و هر روز یك جلسه به مدت نیم ساعت انجام شد. موارد اندازه‌گیری‌شده شامل مقیاس تعادل بِرگ و پرسش‌نامه كیفیت زندگی ۳۶ سؤالی بود. مقیاس تعادل بِرگ به صورت قبل و بعد از مداخله و همچنین هر دو هفته یك بار اندازه‌گیری شد. بیماران پرسش‌نامه كیفیت زندگی ۳۶ سؤالی را قبل و بعد از انجام مداخله تكمیل كردند. نتیجه ارزیابی‌های هر فرد با خودش مقایسه شد. داده‌های مقیاس تعادل برگ با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه‌گیری مكرر شد و برای پرسش‌نامه كیفیت زندگی ۳۶ سؤالی از آزمون تی دانشجویی وابسته به مورد، به كمك نسخه ۱۹ نرم‌افزار آماری SPSS تجزیه‌وتحلیل شد.  یافته‌ها نتیجه ارزیابی‌ها نشان داد نمره مقیاس تعادل برگ در همه مراحل ارزیابی به طور معناداری افزایش یافته است. بین مراحل مختلف ارزیابی به طور متوسط، بیشترین افزایش بین مرحله دوم و سوم ارزیابی بود (P=۰/۰۰۸) كه به ترتیب بعد از دو و چهار هفته پس از اولین جلسه مداخله انجام شد. نمره‌های پرسش‌نامه كیفیت زندگی به‌طوركلی تغییر معناداری نداشت. بین ۸ نمونه اندازه‌گیری‌شده با این پرسش‌نامه، فقط «اختلال نقش به علت مشكلات روحی‌روانی» تغییر معنادار نشان داد (P=۰/۰۰۶). نتیجه‌گیری طبق نتایج به‌دست‌آمده، هشت هفته آموزش راه رفتن با حمایت وزن روی تردمیل می‌تواند تعادل بیماران ضایعه نخاعی را بهبود بخشد. به نظر می‌رسد تمرین راه رفتن با تحریك و به‌كارگیری بیشتر گیرنده‌های حس عمقی در حالت تحمل وزن و با افزایش اعتماد به نفس بیمار هنگام راه رفتن، باعث بهبود تعادل بیماران شده باشد. همچنین، با كاهش تدریجی حمایت فراهم‌شده، بیمار به‌تدریج توانسته اغتشاشات وارد بر تعادل را بهتر كنترل كند، اما در خصوص كیفیت زندگی، با توجه به اینكه این پرسش‌نامه، نگرش بیمار از زندگی خودش را ارزیابی كرده است، مدت هشت هفته آموزش راه رفتن نمی‌تواند منجر به تغییر این نگرش بیمار و كیفیت زندگی او شود و فقط منجر به بهبود جنبه‌های روانی ایفای نقش او می‌شود. به نظر می‌رسد برای بهبود بخش‌های دیگر به توانبخشی طولانی‌تری نیاز است.
چكيده لاتين :
Objective Spinal cord injury is a major problem for all communities that affect personal and social aspects of the patient’s life. The most common issues that spinal cord injury patients face are paralysis, muscle atrophy, pain, and spasticity. The ability to walk also may be disrupted or lost in many of the patients with spinal cord injury. Most common approaches to rehabilitation for patients with spinal cord injury are the emphasis on healthy neuromuscular sections to promote these sectors and compensate existing defects. But recent studies have reported that the neuromuscular system is capable of plasticity and after spinal cord injury is necessary to pay attention to health and impaired neuromuscular parts of the body. Gait training is one of the rehabilitation approaches that is trying to recruit impaired neuromuscular parts and improve them. This rehabilitation is performed in different ways. In this study, the effect of body weight supported treadmill training on balance and quality of life in patients with incomplete spinal cord injury was evaluated. Materials & Methods This is a quasi-experimental study. Patients with incomplete spinal cord injury (n=15) aged 26 and 48 years with a chronic (>1 year post-injury), grade D=4 and C=11 (according to American spinal cord injury association scale [ASIA]) voluntarily participated in this study. Sampling was conducted from hospitals and spinal cord injury rehabilitation centers of Tehran. For intervention, the patient was in the body weight support system. Patients’ weight supported and suspended with harnesses and lifter of the body weight support system to the extent that knees were not bent in stance phase and fingers can’t be dragged into swing phase. Treadmill speed and amount of weight support adjusted depending on the patient’s conditions. Intervention applied for eight weeks and three sessions a week. Each session lasted 30 minutes. Outcome measures were Berg balance scale and SF-36 questioner. The quality of life evaluated before and after the intervention. Berg balance scale was evaluated at baseline and every two weeks throughout the intervention. The results were compared with each assessment. Repeated measure ANOVA test used for analysis of the scores of Berg balance scale and SF-36, paired t-test used. Results The evaluation results indicated that the scores of Berg balance scale, increased significantly compared to the previous stage in each reevaluation. Between the various stages of evaluation, the maximum difference was between the second and third stages (P=0.008) that were after two and four weeks after the first session respectively. The score of SF-36 showed no significant difference. Between 8 items that measured in SF-36 questioner, just score of »emotional roll functioning « increased significantly (P=0.006). Conclusion According to achieved results, eight weeks body weight supported treadmill training can improve the balance of the patients with spinal cord injury. It was observed that the gait training with stimulation and use of proprioceptors and increase of patient’s confidence in walking and standing positions improve the patient’s balance. The patients were also able to control the internal and external perturbations and maintain the better balance. But eight weeks gait training had no significant effect on the quality of life in patients with spinal cord injury which suggest that more extended rehabilitation is required.
سال انتشار :
1396
عنوان نشريه :
توانبخشي
عنوان نشريه :
توانبخشي
لينک به اين مدرک :
بازگشت