پديد آورندگان :
راهب غنچه نويسنده دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي,ايران , علی پور فردین نويسنده گروه مددكاری اجتماعی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران. Ali Pour Fardin , بیگلریان اكبر نويسنده گروه آمار و كامپیوتر، مركز تحقیقات اعصاب اطفال، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران. Biglarian Akbar
كليدواژه :
Female-headed households , Psychosocial empowerment , Social work with group , توانمندسازي رواني و اجتماعي , مددكاري اجتماعي گروهي , زنان سرپرست خانوار
چكيده فارسي :
هدف زنان سرپرست خانوار یكی از گروههای اقلیت زنان هستند كه نهتنها در ایران، بلكه در دیگر كشورهای جهان اعم از توسعهیافته و در حال توسعه نیز با مشكلات زیادی دست به گریبان هستند. این گروه به طور معمول با مشكلات و موانع زیادی در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی مواجه هستند. ﻭﻇﺎﻳﻒ ﺩﺷﻮﺍﺭ ﻭ ﻣﺘﻌﺪﺩی ﻛﻪ ﺑﻪﺍﺟﺒﺎﺭ ﺑﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﺤﻮﻝ میشود، ﻓﺸﺎﺭها ﻭ تنشهای ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ ﺗﻮﺍﻥ ﻭ ﻇﺮﻓﻴت ﺑﻪ آنها ﻭﺍﺭﺩ میكند ﻛﻪ ﺑﻪﻣﺮﻭﺭ آنها ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻧﺎﺭﺍﺣتیهای ﺭﻭحی ﻭ روانی ﺳﻮﻕ میدهد. با توجه به طیف وسیع مسائل، مشكلات، محدودیتها و آسیبپذیری زنان سرپرست خانوار و همچنین با توجه به اینكه زنان سرپرست خانوار یكی از گروههای هدف مددكاران اجتماعی هستند، ارائه خدمات حرفهای و تخصصی از سوی مددكاران اجتماعی با هدف توانمندسازی روانی و اجتماعی این قشر از جامعه حائز اهمیت است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله مددكاری اجتماعی گروهی با رویكرد توسعه بر توانمندسازی روانی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار است.
روش بررسی این پژوهش از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه كنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان سرپرست خانوار ساكن شهر تهران بود. نمونه این پژوهش از بین زنان سرپرست خانوار تحت پوشش موسسه امام علی (ع) انتخاب شدند كه شرایط ورود به پژوهش (زن سرپرست خانوار، سواد خواندن و نوشتن، سن 20 تا 45 سال و تمایل به شركت در پژوهش) را داشتند. نمونهگیری با روش تصادفی ساده انجام شد. از میان جامعه آماری، 60 نفر از زنان سرپرست خانوار انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و كنترل قرار گرفتند. برنامه آموزشی مداخله مددكاری اجتماعی گروهی با رویكرد توسعه در 10 جلسه و هر جلسه 90 دقیقه برای گروه آزمایش انجام گرفت. گروه كنترل مداخلهای دریافت نكردند. به منظور سنجش میزان توانمندسازی روانی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار، قبل از شروع و بعد از پایان جلسات، پرسشنامه مشخصات جمعیتشناختی و پرسشنامه توانمندی روانی و اجتماعی بین افراد شركتكننده توزیع و تكمیل شد. در این تحقیق از پرسشنامه مشخصات جمعیتشناختی، چكلیست متغیرهای جمعیتشناختی و پرسشنامه توانمندی روانی و اجتماعی استفاده شد كه بهاره محمدمرادی در سال 1389 آن را ساخته است. روایی صوری و سازه و پایایی این ابزار تأیید شده است. در این پژوهش، محقق روایی و پایایی این پرسشنامه مجدداً سنجید. آلفای كرونباخ كل پرسشنامه 79/0 بود. اساتید دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی روایی صوری و محتوایی پرسشنامه را تأیید كردند. برای تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخه 22 و آمار توصیفی نظیر میانگین، فراوانی و انحرافمعیار و آمار استنباطی شامل آزمون لون، كولموگروف اسمیرنوف، تی زوجی و تحلیل كوواریانس استفاده شد.
یافتهها نتایج این پژوهش نشان داد بین توانمندی روانی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار قبل و بعد از مداخله تفاوت آماری معناداری وجود دارد. وجود تفاوت معنادار در زیرمقیاسهای توانمندی روانی شامل عزتنفس، خوداثربخشی، استقلال فكری و احساس قدرت (۰۰۱/۰P<) و زیرمقیاسهای توانمندی اجتماعی شامل مشاركت در امور اجتماعی و جمعگرایی تأیید میشود (۰۰۱/۰P<). همچنین در توانمندی روانی با ابعاد عزتنفس، خوداثربخشی، استقلال فكری، احساس قدرت و در توانمندی اجتماعی با ابعاد مشاركت در امور اجتماعی و جمعگرایی بین افراد آموزشدیده با افراد آموزشندیده تفاوت معناداری وجود دارد (۰۰۱/۰P<).
نتیجهگیری با توجه به نتایج به دستآمده از این مطالعه میتوان گفت كه برگزاری جلسات مداخله مددكاری اجتماعی گروهی با رویكرد توسعه بر توانمندسازی روانی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار مؤثر است. بنابراین بهكارگیری گستردهتر این نوع مداخله توسط متخصصان، میتواند بر توانمندسازی و بهبود سطح زندگی این گروه از افراد جامعه مؤثر باشد.
چكيده لاتين :
Objective Female-headed households are one of the minority groups of women in Iran and other countries, grappling with many problems. This group normally face with too many obstacles in their personal, family and social life. So much difficult tasks assigned to these women, put unbearable pressure and tensions on them, and gradually makes them susceptible to a variety of mental disorders. Considering the wide range of issues, problems, limitations and vulnerability of female-headed households and their being as one of the target groups of social workers; it is important to provide professional services by social workers with the aim of psychosocial empowerment of this group. Thus the present study aimed to investigate the effectiveness of group social work intervention with developmental approach on psychosocial empowerment of female-headed households.
Materials & Methods This research was quasi-experimental with pretest/posttest design and control group. The study population consisted all female-headed households living in Tehran. The sample of women heads of households were randomly chosen from the Guide Institute of Imam Ali (AS). The inclusion criteria were the ability to read and write, aged 20 to 45 years, and willingness to participate in the study. Finally, a total of 60 women heads of households were selected and randomly divided into two intervention and control groups. Group social work intervention with developmental approach was taught in eight 90-minute sessions to the experimental group. The control group did not receive intervention. In order to assess the psychosocial empowerment of women heads of household before the first session and after the last session, social demographic data and psychological empowerment questionnaire were distributed among the participants and were filled by them. In this study, questionnaires on demographic information and Moradi (2010) sociopsychological empowerment questionnaire were used. Construct validity and reliability of the questionnaires have been approved. Also the validity and reliability of the questionnaire was assessed by the investigator again. The Cronbach α of the questionnaire was equal to 0.79. The content and face validity of the questionnaire were confirmed by the University of Welfare and Rehabilitation Sciences. The data were analyzed by SPSS 22. The analyses were performed by descriptive statistics such as mean, frequency, standard deviation and inferential statistics, including Levine, KS, paired t test, and covariance.
Results The results showed a significant difference between psychological empowerment of women headed households, before and after the intervention. This significant difference was observed in the scales of psychological empowerment, including self-esteem, self-efficacy, intellectual independence and sense of power (P<0.001) and subscales of social empowerment, including participation in social activities and pluralism (P<0.001). Also there were significant differences (P<0.001) between trained and untrained people in psychological empowerment with the scales of self-esteem, self-efficacy, intellectual independence, sense of power and in social empowerment with the scales of participation in social activities and pluralism.
Conclusion According to the study results, group social work intervention sessions with psychosocial developmental approach to empowering female-headed households is effective. The wider use of this type of intervention by professionals can empower and improve the lives of this group of people.